نگاهی به فصل اول «وحشی»؛ چگونگی مچاله شدن یک مرد

صبا/ قسمت نخست سریال وحشی محصول پلتفرم فیلمنت برای بسیاری از بینندگان، سریال سخت و تلخی بود. اما آنانکه تلخی قسمت اول را تاب آوردند و دیدنش را ادامه دادند، با بهترین اثر هومن سیدی روبرو شدند.
همین ابتدا باید گفت اگر موفق به دیدن سریال نشدهاید، خواندن این یادداشت داستان را برای شما لو نخواهد داد. میتوانید ادامه بدهید.
از محسنات مستقل بودن یک منتقد در فضای رسانهای ایران (که متاسفانه تعدادش هم زیاد نیست) یکی این است که تحسین آنها از یک اثر، آن را پیش چشم مخاطب به محصولی جدی تبدیل خواهد کرد.
قلم آنها نه بر اساس عادت به روند «کارت به کارت» تغییری میکند، نه جوگیر فضای تبلیغاتی پیرامون یک اثر میشوند.
پس، نخستین نشانههای موفق آمیز بودن سریال «وحشی» از گزارشهای کوتاه و بلند آنها در هفتههای نخست پخش مجموعه به گوش رسید.
با این تاکید ضمنی که بیایید صبور باشیم و فعلا قسمتهای بعدی را هم ببینیم. اما آخرین قسمت رکوردشکن سریال که پخش شد و فصل نخست به پایان رسید، برآیند مجموعه بسیار مثبت بود.
سریال «وحشی» در پیشگاه مردم و منتقدان نمره قبولی گرفت. سکانسهای مختلفی از بازی جواد عزتی در فضای مجازی دست به دست شد، یادداشتهای بسیاری هم نوشته و تفاوت قوی شخصیتپردازی او را مورد بررسی قرار داد. در نتیجه بهترین و مهمترین اثر هومن سیدی تبدیل به آخرین اثرش شد و این یعنی یک روند رو به صعود برای یک نویسنده و کارگردان. اما چگونه «وحشی» تبدیل به بهترین اثر هومن سیدی شد؟
قورت ندادن «قورباغه»
میگویند بهترین موسیقی متن یک فیلم آنی است که شنیده نشود، بهترین گریم آنی است که نامحسوس باشد یا مثالهایی از این دست که میتوان آن را اینگونه هم تعبیر کرد که فرم در محتوا جوری تنیده شود که گل درشت نباشد.
«قورباغه» اما به تعبیری فاقد این نشانهها بود. فضای استرلیزه و خاکستریاش توی چشم میزد و تاثیر فضاسازی چند سریال خارجی مثل «مستر روبات» در آن محسوس بود.
نه از این جهت که بخواهیم آنها را به ضعف یک اثر تشبیه کنیم، اما در قیاس، «وحشی» موفق شد طوری فضاسازی و قاببندی را در دل اثر ترکیب کند که در نخستین نگاه قابل تشخیص نباشد. و این مسئله از نظر کارگردانی و نویسندگی نیاز به مهارت بیشتری دارد.
نکته مهم بعدی و در قیاس باز هم با «قورباغه» اینجایی کردن یا به تعبیر دیگر، ایرانی کردن فضا و اتمسفر بود. اتمسفر زندگی کارگران و محیط کار معدن و چیزهایی از این دست، به شکلی مستندوار ساخته و به نمایش درآمد. بینندگان خودشان را در آن فضا حس میکردند و این حس تنگی و خفگی و غبار، از قاب تلویزیون بیرون میزد.
در نهایت هم، هر اپیزود با یک سیلی و مشت محکم برای بینندگان به پایان میرسید که آنها را برای دیدن قسمت بعدی مشتاق و مشتاقتر میکرد. درست مثل الگوی موفق سریالسازی در این روزهای جهان. نه مثل سریالسازی در همین سازمان صدا و سیما که میتوان آن وسط چند قسمتی را هم ندید و از قصه! جدا نشد.
ستارهای به نام جواد عزتی
تنوع نقشهای جواد عزتی و از همه مهمتر موفق بودن او در ایفای این نقشها از کمدی تا درام، او را در میان هم نسلانش به چهرهای فوقالعاده تبدیل کرده است. بازیگری که در سبکهای مختلف موفق بوده و طیف گستردهای از تنوع نقش را به نمایش میگذارد. توانمندی که مدتهاست در میان همنسلان او رو به فراموشی رفته است. اگر بازیگرانی مثل پرویز پرستویی و عزتالله انتظامی از کمدی تا درام را در مشت داشتند، نسل جدید عمدتا تک ژانری محسوب میشوند. و این میان جواد عزتی گوهر کمیابی است.
رکوردشکنی یک داستان واقعی
«قسمت پایانی سریال «وحشی» به کارگردانی هومن سیدی در شامگاه دوشنبه ۱۲ خرداد منتشر و به یکی از موفقترین پروژههای تاریخ فیلمنت تبدیل شد.
این سریال نهتنها توانست در تمام شاخصهای کلیدی عملکرد مانند تعداد بازدید، ترافیک و کاربران همزمان رکوردشکنی کند، بلکه در هر هفته، رکورد هفته قبل خودش را هم پشت سر میگذاشت.
در نهایت، با پایان فصل اول، آمارها نشان میدهد که مجموع شاخصهای عملکرد پلتفرمی شامل تعداد بازدید، ترافیک و کاربران همزمان، تا ۳ برابر بیشتر از موفقترین سریالهای قبلی فیلمنت بوده است.»
آنچه خواندید آمار رسمی فیلمنت راجع به سریال« وحشی» است. اما برگ برنده دیگر سریال از همان قسمت نخست، خبر واقعی بودن داستان بر اساس یک اتفاق و یک آدم واقعی است که باعث کنجکاویهای بسیاری در فضای مجازی شد. البته شاید برای چند قسمت نخست این کنجکاویها جواب بدهد اما در نهایت خود اثر است که باید بعد از فروکش کردن کنجکاویهای اولیه آنقدر توانمند باشد تا بینندگانش را برای هفتههای بعدی هم ترغیب کند.
نکته مهمی که هومن سیدی به خوبی از پس آن برآمد.