کاراکترسازی به سبک پرستویی به بهانه پخش سریال «شکارگاه»
سینما دیلی/ کاراکترسازی در سینما صرفاً حاصل فیلمنامه یا کارگردانی نیست؛ بازیگر بهعنوان آخرین حلقه در زنجیره خلق شخصیت، موظف است موجودیتی زنده و قابل باور بسازد که بتواند مخاطب را با خود همراه کند. این فرایند تنها به ارائه دیالوگ یا اجرای حرکات محدود نمیشود، بلکه شامل درک لایههای پنهان شخصیت، یافتن ریتم درونی او و خلق رفتارهایی است که حتی خارج از قاب نیز به زندگی ادامه میدهند. بازیگر موفق کسی است که میان «شخصیت نوشتهشده» و «شخصیت زیستهشده» فاصلهای باقی نگذارد.
کاراکترسازی واقعی زمانی اتفاق میافتد که بازیگر بتواند شخصیت را از سطح نوشتههای کاغذی فیلمنامه فراتر ببرد و برای او گذشته، حال و آیندهای قابل لمس بسازد. در این مسیر، توجه به جزئیات رفتاری، ریتم درونی و حتی سکوتها به اندازه بیان دیالوگها اهمیت دارد. بازیگری همچون پرویز پرستویی سالهاست نشان داده که میتواند بدون اغراق، با یک نگاه یا مکثی کوتاه، تضادهای درونی شخصیت را منتقل کند و به هر کاراکتری که نقشش را ایفا میکند «حیات مستقل» ببخشد.
گاهی این رویکرد باعث میشود حتی نقشهای کمیک نیز عمق انسانی پیدا کنند و یا شخصیتهای درگیر بحرانهای اخلاقی یا عاطفی برای مخاطب ملموستر شوند. چنین ظرافتهایی را میتوان در کار بازیگرانی دید که در آثار متفاوت، از فیلمهای اجتماعی تا موقعیتهای طنز، توانستهاند احساس همدلی و قضاوت را توامان به مخاطب القا کنند؛ که به طور مثال میتوان به بازیهای پرویز پرستویی در فیلمهای «آدم برفی»، «مارمولک» و موقعیتهای پرتنش «آژانس شیشهای» و «شکارگاه» اشاره کرد.
این سطح از کاراکترسازی محصول ترکیب تجربه، تحلیل روانشناسانه نقش و توانایی انتقال احساسات پیچیده از طریق حداقل ابزارها است؛ کیفیتی که وقتی به دست میآید، شخصیت حتی پس از پایان فیلم در ذهن تماشاگر باقی میماند.