نماد آخرین خبر

داستان شهادت ۲ جهادگر در هرمزگان از سوریه آغاز شد

منبع
فارس
بروزرسانی
داستان شهادت ۲ جهادگر در هرمزگان از سوریه آغاز شد

فارس/ سرنوشت محمدحسن باباخانی و رشاد طریقت‌منفرد را باید در ادامه راه شهید مدافع حرم حاج‌اصغر پاشاپور جستجو کرد؛ راهی که از سوریه آغاز شده بود و حالا در هرمزگان به مقصد می‌رسید.
 
۱- سوریه، حلب

فقط پیکرش که به دست تروریست‌های تکفیری ربوده شده بود و سر از بدنش جدا شده بود به ایران بازگشت. از یاران نزدیک حاج‌قاسم بود. از همان ابتدای جنگ با داعش به سوریه رفته بود. خانواده‌اش که نمی‌دانستند او دقیقاً در سوریه چه‌کار می‌کند هر وقت که فیلمی از حاج‌قاسم سلیمانی دیده بودند، فوراً یکی‌شان انگشت گذاشته بود روی یکی از شخصیت‌هایی که در کنار حاج‌قاسم چهره‌اش تار شده بود و رو به بقیه گفته بود «گمان کنم این اصغر است. اصغر خودمان. خودش است.»همه یاران و مبارزانی که بعدها در مورد حاج اصغر پاشاپور حرف زده‌اند روی این متفق‌القول‌اند که حاج اصغری که حاج‌قاسم به او «حاج اکبر» می‌گفت، بعد از شهادت سردار دل‌ها آدم دیگری شده بود. گویی روح او تاب دوری از مقصودش را نداشت و در جستجوی حاج‌قاسم او هم به آسمان‌ها رفته بود. البته که جسم هم صبرش تمام شده بود، پس این فراق طولی نکشید و حاج اکبرِ حاج‌قاسم سیزدهم بهمن ۱۳۹۸ در حلب سوریه شهید شد.

اما یک سؤال، هر چیزی رمزی دارد؛ رمز شهادت حاج اصغر چه بود؟ شاید اولین کسانی که بعد از شهادت حاج اصغر رمز عاقبت‌به‌خیری او را یافتند، مثل گنجینه‌ای که در اعماق کوه‌ها باشد، بچه‌های گروه جهادی مجیر - گروه جهادی شهید پاشاپور- بودند. حضرت مولانا جایی می‌گوید که «هر چیز که در جستن آنی، آنی.» همین شده بود. بچه‌های جهادی گروه مجیر حالا که رمز صعود حاج اصغر را کشف کرده بودند، راهی باز کردند تا مثل او باشند. طولی نکشید که گروه جهادی راه افتاد و از همان ابتدا کلی جوان جذب او شدند. کسانی که حالا اگرچه امکان مجاهدت در بیرون مرزها را همچون حاج اصغر نداشتند، اما می‌خواستند در سنگری دیگر، داخل را بسازند!

۲- ایران، هرمزگان

جایی را پیدا کرده بودند در استان هرمزگان، در شمال بندرعباس، در شهرستان فین. منطقه‌ای که مردمانش آب لوله‌کشی نداشتند و آب‌ِ خوردنشان را از چشمه می‌آوردند. زن‌ها و مردها همه جمع می‌کردند وسایلشان را، با ده‌هاتا دبه می‌رفتند پای چشمه و بعد حتماً باید صف می‌کشیدند تا یکی‌یکی آب بردارند. حالا دراین‌بین دست بچه‌کوچکی به کف گودی چشمه می‌خورد اگر، چشمه گل می‌شد و باید یک ساعت می‌ایستادند تا آب گل‌ها را بشوید و بعد کمی زلال شود تا بطری‌هایشان را پر کنند برای سفره‌ای که کلی آدم دورش تشنه نشسته بودند.
کوله‌بارشان را این بار برداشته بودند و راه افتاده بودند به سمت منطقه‌ای که جاده‌های خوبی هم نداشت. رفتن به آنجا سخت بود و کارکردن در آنجا با زبان روزه و در ایام عید، سخت‌تر. حدود صد نفر بودند. صدتا جوان. صدتا دلاور. صد نفر که نیاز اگر می‌شد، حاضر بودند دست‌فنگ تا خود سوریه را بدوند. تعدادی از بچه‌ها با دو اتوبوس رفته بودند و چند نفر هم با یک خودروی دیگر. دستانشان که خوب پینه‌بسته بود، دل مردم را که کمی گرم کرده بودند، کار که تمام شده بود، بعد عملیات لوله‌گذاری حالا قصد برگشت داشتند. اما حین برگشت گویی دست سرنوشت به میان آمده و عملیاتی تازه را آغاز کرد. عملیاتی برای خانواده‌ها و جوانانی دیگر. یکی از لاستیک‌های خودرو ترکید و راننده هرچه تلاش کرد که خودرو را کنترل کند، نشد. اتفاق باید می‌افتاد. محمدحسن باباخانی و رشاد طریقت منفرد باید می‌رفتند. دوستان و نزدیکان محمدحسن می‌گویند او جوانی بوده که هوای بقیه را داشته. بسیار شوخ‌طبع بوده. یک بچه هیئتی که عمرش با اردوهای راهیان نور و جهادی پیوند خورده. برادرش می‌گوید: سعی می‌کرد هر جا، جای خالی هست آنجا را پر کند و کاری نداشت که اصلاً نامی از او برده خواهد شد!

از رشاد هم که سراغی می‌گیری باز به توصیفاتی مشابه برمی‌خوری. بله گویا رمز یکیست. شاید در ابتدا بربخوری به نامی که برای همگان آشنا باشد، به نام پدرش که پیش‌ازاین وزیر بوده، اما اندوخته‌های خود او چیزی سنگین‌تر از این عناوین است. دوستانش می‌گویند آن‌ها که پای روضه سینه می‌زده‌اند و گریه می‌کرده‌اند، رشاد داشته در آشپزخانه هیئت دیگ می‌شسته و غذا هم می‌زده.

بعد از اینکه خودرو منحرف شد، به برخی از بچه‌های گروه صدمات شدید وارد شد. محمدحسن در دم شهید شد و رشاد و چند نفر دیگر به بیمارستان منتقل شدند. اما چیزی نگذشت که خبر آوردند که رشاد هم به آسمان‌ها رفته است!اما آیا کسی در آسمان‌ها منتظر آن‌ها بود؟ یعنی حالا می‌توانستند حاج اصغر را ببینند؟ شاید برای پاسخ باید بازگردیم به همان مصرع مولانا، به اینکه آدم اگر دلش در بند خدمت باشد، گاهی یک داعشی حلقه وصل می‌شود، گاهی یک حادثه بعد از روزها خستگی!

مراسم چهلم این شهدای جهادی، روز دوشنبه ۲۴ اردیبهشت در مسجد الزهرا (س) واقع در شهرک شهید محلاتی برگزار می‌شود.

آخرین خبر هرمزگان در اینستاگرام :
https://instagram.com/hormozgan.today