لالهای بر دوش مردم؛ افتخاری بر تارک خراسان شمالی

ایرنا/ آسمان سملقان سنگین بود، خورشید با شرم سر بر زمین داشت و دلها غرق در اندوه بود و امروز لالهای خونینکفن «ایمان وحیدی» بر دوش مردم رفت تا افتخاری شود بر تارک خراسان شمالی؛ جوانی که با جان دادن، به وطن زندگی بخشید.
صبحی گرم اما اشکبار در شهرستان سملقان آغاز شد؛ صبحی که آفتاب با شرمندگی بر زمین میتابید، گویی دلش نمیآمد بر پیکر جوانی نور بیفکند که هنوز لباس سربازیاش بوی خدمت و فداکاری میداد.
«ایمان وحیدی» فرزند سربلند روستای «زرد»، امروز نه با پای خود، که بر شانههای مردمش به خانه ابدی بدرقه شد؛ تشییعی باشکوه، سراسر غیرت و سرشار از اشک و افتخار بود.
مردم مؤمن و انقلابی آشخانه و روستاهای اطراف از نخستین ساعات صبح به میدان آمده بودند. چهرههایی آفتابسوخته، چشمانی اشکآلود و دستهایی که با وجود گرمای تیرماه، تابوت را محکم گرفته بودند؛ گویی همه آمده تا به ایمان وفاداریشان را نشان دهند.
پرچمهای سیاه و سرخ، عکسهایی از شهید و نوشتههایی چون "مدافع وطن"، "قربانی جنایت صهیونیسم"، و "افتخار خراسان شمالی" بر دستان نوجوانان و خانوادهها خودنمایی میکرد.
شعارهای «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر آمریکا» نه از روی خشم، که از دلهایی برآمده بود که زخمدیده اما استوار بودند.
از روستای زرد تا قلب ایران
شهید استوار دوم وظیفه ایمان وحیدی، متولد روستای زرد شهرستان سملقان بود.
او در دوم تیرماه ۱۴۰۴ در جریان حمله موشکی رژیم صهیونیستی به تهران، هدف ترکشهای مرگبار قرار گرفت و به قافله شهدا پیوست.
این حمله در امتداد تجاوز آشکار دشمن به خاک جمهوری اسلامی ایران و آغازگر جنگی ۱۲ روزه بود که در آن خون جوانانی چون ایمان در پایتخت جاری شد تا بهای امنیت ملی پرداخته شود.
پیکر مطهر این شهید پس از انجام مراسم رسمی در تهران به زادگاهش منتقل شد تا در کنار نیاکان و همرزمانش در گلزار شهدای زرد آرام گیرد.
مراسمی که علاوه بر عموم مردم با حضور مسئولان، خانواده معظم شهدا، رزمندگان دوران دفاع مقدس، جانبازان و نوجوانانی که ایمان را الگوی خود میدانند، برگزار شد.
تشییع با چشم اشکبار و گامهای استوار
مادر شهید، چادری بر سر کشیده بود و آرام در کنار تابوت قدم برمیداشت.
هیچکس نمیدانست بغضی که در گلویش مانده، چطور نفسش را گرفته است و تنها جملهای زیر لب زمزمه میکرد: «پسرم را دادم، اما شرمنده زینب (س) نیستم…»
پدر شهید با قامتی خمیده اما سری افراشته، نگاهش را به تابوت دوخته بود و مردم بارها به سوی او آمدند، تسلیت گفتند و او فقط میگفت: «ایمان فرزند ایران بود، نه فقط من؛ حالا پدر همهتان هستم...»
نوجوانان در مسیر تشییع با سربندهایی که روی آن نوشته شده بود «یا حسین»، «یا زهرا» و «لبیک یا خامنهای» قدمبهقدم شهید را همراهی میکردند؛ اشک در چشمانشان حلقه زده بود، اما نگاهشان پر از عزم و اراده بود.
گویی ایمان برایشان الگو شده بود؛ الگویی از نسلی که اگر لازم باشد، پای میدان خواهد ایستاد.
چهار ستاره از خراسان شمالی در آسمان مقاومت
ایمان، چهارمین شهید خراسان شمالی در جنگ ۱۲ روزه اخیر بود. پیش از او، شهید حامد ربانی در راز و جرگلان، شهید ابوالفضل مدنی بجنوردی در شیروان و شهید هادی نوبهاری در اسفراین بر دوش مردم تشییع شدند.
چهار جوان، چهار ستاره فروزان در آسمان خراسان شمالی که با خون خود خط بطلانی بر توهم قدرت دشمن کشیدند و نشان دادند که ایران، همچنان فرزندان مقاوم و آمادهای در دل خاک خود دارد.
سملقان، دیاری است که مردمانش نان از زمین در میآورند، اما نامشان با آسمان گره خورده است. در این منطقه کوهستانی که هنوز نام بسیاری از شهیدان دفاع مقدس بر دیوارهای خانهها نقش بسته، ایمان وحیدی آمده بود تا بگوید که این خاک هنوز شهید میپرورد، هنوز غیرت در رگهای جوانانش جاری است.
این مراسم، تنها یک تشییع نبود؛ عهدی دوباره بود با راه شهدا، فریادی بود علیه ظلم، و یادآوری اینکه امنیت این مرز و بوم با «ایمان» هایی چون او ممکن شده است.
آشخانه مرکز شهرستان ۱۱۰ هزار نفری سملقان در ۴۵ کیلومتری غرب بجنورد واقع است.