صالحی: از پزشکیان درخواست کردم که از رهبری اجازهای گرفته شود تا تیم مذاکرهکننده از اختیارات کافی برخوردار شود

سینرژی/ علی اکبر صالحی اظهار داشت: احساس میکنم آقای عراقچی اکنون محتاطتر از گذشته است و نمیخواهد از تمام اختیارات قانونی خود استفاده کند. از آقای دکتر پزشکیان درخواست کردم که اگر امکان دارد، از مقام معظم رهبری اجازهای گرفته شود تا تیم مذاکرهکننده از اختیارات کافی برخوردار شود.
متن گفتگوی با رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی به شرح زیر است:
علیاکبر صالحی، رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی و رئیس بنیاد ایرانشناسی، در گفتوگو با پایگاه خبری سینرژی درخصوص مسائل مختلفی در حوزه سیاست خارجی، دیپلماسی بینالمللی و شرایط خاص این دوره از مذاکرات و برخی الزامات آن به سوالات محمدحسین رنجبران پاسخ داد. او با ذکر خاطراتی از دوران تصدی وزارت امور خارجه و آغاز فعالیتهای هستهای ایران نکات مهمی را بیان کرد که زوایای تاریکی از این پرونده را روشن ساخت. صالحی همچنین با اشاره به جنگ اخیر ایران و رژیم صهیونیستی، گفت کرد که این جنگ قابل پیش بینی بود. وی از دیدارهایی سخن گفت که تنها چند روز پیش از این حادثه رخ داده و حاوی نکات هشدارآمیزی بوده است.
سفری ناگهانی به مازندران و تأسیس شعبه بنیاد ایرانشناسی
صالحی اظهار داشت: نمیدانم دشمن دقیقاً دنبال چه کسانی بوده و اینکه آیا من هم هدف ترور بودم یا نه، اما نکتهای که میخواهم بگویم، مربوط به دوشنبهای است که جمعهاش این اتفاق افتاد. آن روز به خانه آمدم. یکی از عزیزان از شهرستان تماس گرفت؛ مدتها بود ندیده بودمش. گفت: نمیآیی ببینمت؟ خیلی دلمان تنگ شده. من هم لحظهای تصمیم گرفتم و گفتم: باشد، میآیم. با دفتر تماس گرفتم و گفتم برنامههای سهشنبه و چهارشنبه را حذف کنند، چون قصد دارم به شهرستان بروم.
وی افزود: برای اینکه این سفر هدفمند باشد، جلسهای با استاندار مازندران، جناب آقای دکتر یونسی، گذاشتیم. هدف، راهاندازی شعبه بنیاد ایرانشناسی در استان بود؛ چون بنیاد میتواند در هر استان یک شعبه داشته باشد. پنجشنبه، مهمان استاندار بودیم. همه کارها همان روز انجام شد: مکان مشخص شد، هیئتامنا تعیین شدند، احکام صادر شد و حتی شرح وظایف هم تقریباً تدوین شد.
دیدار با امیر ایرانی و هشدار نسبت به احتمال درگیری نظامی
صالحی ادامه داد: همان پنجشنبه، امیر نیروی دریایی ارتش، جناب آقای ایرانی، با من تماس گرفتند و پرسیدند کجا هستم. گفتم ساری. گفتند خودشان نوشهر هستند. تماس گرفتیم و توافق کردیم که برای شام در خدمت ایشان باشم. بحثهای سیاسی مطرح شد؛ پرسیدند اوضاع داخلی و منطقهای چگونه است. نماینده محترم ولیفقیه در نیروی دریایی هم حضور داشتند.
وی تصریح کرد: در همان دیدار به امیر گفتم: به نظر میرسد وارد یک درگیری خواهیم شد، البته کوتاهمدت. اگر ادامه پیدا کند، حتماً به دریا کشیده میشود. درگیری بلندمدت نمیتواند فقط در آسمان و زمین باقی بماند؛ نهایتاً به دریا هم کشیده خواهد شد. هر کاری میتوانید از حالا برای دریا انجام بدهید. فرض کنید دشمن فردا میآید.
لزوم روایتپردازی در برابر هجمههای احتمالی؛ مراقب باشیم دشمن خودش را مظلوم جا نزند
رئیس بنیاد ایرانشناسی در ادامه گفت: امیر ایرانی تعجب کرد و پرسید: "واقعاً درگیری داریم؟" گفتم: اینطور که به نظر میرسد، بله. امیدواریم درگیری شبیه به ماجرای هند و پاکستان باشد که هفت تا 10 روز درگیر بودند و بعد ماجرا منتفی شد. تأکید کردم: ما باید مراقب باشیم که طرف مظلوم، ما باشیم. مبادا دشمن بتواند روایتسازی کند، ما را درگیر کرده و سپس روایت خود را به دنیا تحمیل کند.
وی افزود: باید همان کاری را بکنیم که پاکستان در ماجرای درگیری با هند انجام داد؛ با مظلومنمایی در صحنه بینالمللی توانست توجه جامعه جهانی را جلب کند. نمیخواهم وارد جزئیات شوم و دقیقاً هم مطلع نیستم چه اتفاقی افتاد، اما اقداماتی که انجام داد، در مجموع مثبت بود. اگر درگیری کوتاهمدت شد، ما هم باید بحث روایتپردازی را جدی بگیریم. مبادا آنها تصویر خود را تحمیل کنند. این گفتوگو بسیار عجیب بود. ما برگشتیم، صبح بیدار شدیم و دیدیم که این اتفاق افتاده است.
مذاکره با آمریکا در زمان مناسب ممکن بود
صالحی تصریح کرد: جنگ قابل پیشبینی بود اما نه به این شکل ناجوانمردانه؛ اگر مراجعه کنید، میبینید که دو مصاحبه در این زمینه داشتم. یکی از آنها مربوط به تیرماه ۱۴۰۲ بود. در آن مصاحبه، بر اساس یکسری استدلالها گفتم: الان زمان مناسب برای یک مذاکره جامع با آمریکاست. انتظار داشتم این اظهارنظر بازتاب سنگینی پیدا کند، اما دیدم نه؛ ظاهراً موضوع مذاکره تا حدی جا افتاده بود.
او در پاسخ به اشاره رنجبران مبنی بر اینکه در همان زمان هم برخی افراد حملههایی کردند، گفت: بله، یکسری حملههایی شد، ولی من حملههای سنگینتری را انتظار داشتم. بر اساس ارزیابیهایی که داشتم، احساس کردم ایران در موقعیتی قرار دارد که میتواند وارد یک مذاکره همهجانبه با آمریکا بشود.
انسجام داخلی، فرصت مذاکره را فراهم کرده بود
رئیس بنیاد ایرانشناسی با اشاره به شاخصهای سیاسی آن مقطع اظهار داشت: وقتی میخواهید وارد مذاکره با طرف مقابل شوید، سطح اختلاف نباید آنقدر زیاد باشد که مذاکره یکطرفه شود. اما اگر اختلافات در یک سطح معقول و قابلمدیریت باشد، آن وقت میشود مذاکره کرد. ایران در آن زمان ــ هم در سطح داخلی و هم در سطح بینالمللی ــ در وضعیت مطلوبی قرار داشت. از طرف دیگر، آمریکا هم آمادگی مذاکره را داشت و اگر ایران اراده میکرد، میتوانست مذاکره جامعی را پیش ببرد.
وی با بیان اینکه این موقعیت مربوط به دولت آقای رئیسی بود، گفت: سال ۱۴۰۲ در داخل خوبی انسجام وجود داشت. هنوز آن قضیه حماس رخ نداده بود و اتفاقات لبنان، حزبالله، یمن و مسائل دیگر پیش نیامده بود. همهچیز سر جای خودش بود و ایران در آن مقطع، مانند امروز، بهعنوان یک قدرت منطقهای، جایگاه قابل توجهی داشت.
هشدار درباره اجتنابناپذیر شدن درگیری با اسرائیل
صالحی در ادامه با اشاره به مصاحبهای دیگر که حدود یک سال پیش انجام داده بود، گفت: این خیلی عجیب بود. البته اینها را که میگویم، نه اینکه خدایی نکرده ما پیشگویی یا پیشبینی میکنیم، نه. بلکه اطلاعاتی که به انسان میرسد، این حس را ایجاد میکند. وقتی مجموعهای از اطلاعات داخلی و خارجی را رصد میکنید، صاحب یک نظریه یا فرضیه میشوید.
وی درباره محور مصاحبه دوم توضیح داد: موضوع آن مصاحبه این بود که نگذارید اسرائیل زمین بازی را تعیین کند. در آنجا گفتم که فکر میکنم درگیری ما با اسرائیل دارد اجتنابناپذیر میشود. اسرائیل بعد از درگیر شدن با ما، غرب را هم به دنبال خود خواهد آورد و از این طریق حس میکند که یک نوع مصونیت چند دههای برای خودش ایجاد میکند؛ چون غرب را با ما درگیر میکند و برای چند دهه خود را در حاشیه امنیت قرار میدهد.
در جنگ، ما غافلگیر شدیم و دشمن هم ناجوانمردانه عمل کرد
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی تأکید کرد: در آن مصاحبه گفتم که نگذارید اسرائیل ما را از حیث زمان و مکان در امر درگیری غافلگیر کند. متأسفانه ما غافلگیر شدیم و او هم ناجوانمردانه عمل کرد. بههرحال، درگیری و جنگ هم، اصول و قواعد بینالمللی خاص خودش را دارد. هیچکس نمیگوید که اصلاً جنگی در کار نیست.
روایت مظلومیت ایران باید در افکار عمومی جهان تثبیت شود
وی در پاسخ با اشاره به این دیدگاه که برخی بعد از وقوع جنگ، مذاکرات را «عملیات فریب» آمریکا خواندند، گفت: وقتی که به امیر نیروی دریایی گفتم درگیری کوتاهمدتی پیش خواهد آمد و تأکید کردم که ما باید در این ماجرا مظلوم باشیم، معنایش این بود که روایت ما باید روایت مظلومیت ما باشد. مظلوم نه به معنای کسی که چارهای ندارد بلکه یعنی این ما نیستیم که تعدی کردهایم.
صالحی با یادآوری دوران مسئولیتش در وزارت امور خارجه گفت: زمانی که برای مذاکرات عمان خدمت حضرت آقا رسیدم، ایشان فرمودند مذاکره مستقیم با آمریکا مطلوب ما نیست، چون آنها قابل اعتماد نیستند. زمان نشان داد که تحلیل ایشان کاملاً درست بود. برجام انجام شد، اما آنها از آن خارج شدند.
استدلالی که رهبر انقلاب را برای ورود به مذاکرات عمان قانع کرد/ روایتپردازی دشمن، ابزار فریب افکار عمومی است
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی با اشاره به دغدغهاش درباره فضای بینالمللی توضیح داد: در آن دیدار به حضرت آقا عرض کردم که آمریکاییها دارند با ابزارهای گسترده رسانهای، تصویرسازی میکنند. ما هر چقدر هم تلاش کنیم، نمیتوانیم بر آنها غلبه کنیم، چون آنها صاحب فناوریاند. آنها القا میکنند که اهل گفتوگو و مدارا هستند، ولی ما را لجوج و دور از مذاکره نشان میدهند. اگر این تصویر در افکار عمومی جهان تثبیت شود، برای ما مطلوب نخواهد بود. در حالی که حقیقت آن است که ما مظلوم واقع شدهایم و آنها در حال ساختن چهرهای جعلی از خودشان هستند.
صالحی در ادامه گفت: به حضرت آقا عرض کردم، اجازه بدهید ما اتمام حجت کنیم تا اگر خدایی نکرده درگیریای رخ دهد، برای ملت روشن باشد که نظام و دولت تمام تلاش خود را برای حل مسالمتآمیز ماجرا انجام دادند، اما دشمن آن را تحمیل کرد. در این صورت، مردم همراه نظام خواهند بود. حضرت آقا هم پس از شنیدن این استدلال، مکثی کردند و فرمودند: اتمام حجت، استدلال درستی است. بروید این کار را بکنید، اما با ملاحظات و شرایط خودش.
اگر وارد مذاکره نمیشدیم، دست دشمن برای تحریف واقعیت باز میماند
صالحی تصریح کرد: مردم متوجه شدند که ما برای مذاکره دور ششم آماده بودیم. حالا فرض کنید میگفتیم نمیآییم مذاکره کنیم و بعد این اتفاق میافتاد؛ خب، آنوقت دیگر خیلی سخت بود به مردم پاسخ داد. در حالی که حالا مظلوم واقع شدهایم و این برای اقناع داخلی و خارجی مهم است.
ترامپ و سیاست مبتنی بر قدرت مطلق ریاستجمهوری
مسئول پیشین سازمان انرژی اتمی به نقش ترامپ در فضای بینالمللی اشاره کرد و گفت: الان تمام دنیا، حتی اگر به خاطر منطق قدرت، به نفع ما عمل نکند، میداند که ما مظلوم واقع شدیم. چون آقای ترامپ اکنون دقیقاً از منطق قدرت استفاده میکند. شنیدهام که در تاریخ ایالات متحده، تنها دو رئیسجمهور بودهاند که بهطور کامل از ظرفیتها و اختیارات ریاستجمهوری استفاده کردهاند؛ یکی فرانکلین روزولت و دیگری دونالد ترامپ. ترامپ بهگونهای عمل میکند که گویی تمام قدرتهای نظام ریاستی آمریکا را بهکار گرفته است. او امروز چیزی میگوید و فردا آن را تغییر میدهد و برایش مهم نیست که دیگران چه برداشتی میکنند.
مرز تبلیغ و تحلیل را گم نکنیم
به گزارش سینرژی، صالحی، در بخش دیگری از سخنان خود با تأکید بر هوشمندانه بودن مسیر مذاکرات جمهوری اسلامی، اظهار داشت: صددرصد حرکت جمهوری اسلامی به سمت مذاکرات، اقدامی هوشمندانه و بهنفع کشور است.
او در پاسخ به برخی نگرانیها مبنی بر اینکه روند مذاکرات ممکن است باعث کاهش سطح آمادگی در حوزههای نظامی و اقتصادی شود، تصریح کرد: باید میان تبلیغ و تحلیل تمایز قائل شد. ما در تبلیغات از توانمندیها و پیشرفتها سخن میگوییم، که در تقویت روحیه عمومی اثرگذار است. اما تحلیل واقعیتها، چیزی دیگر است و نباید تبلیغ را جای تحلیل گذاشت. اگر تصمیمگیران کشور مرز این دو را گم کنند، به اشتباه خواهند افتاد.
صالحی با اشاره به اظهارات تحلیلی سردار شهید محمد باقری، فرمانده فقید نیروهای مسلح کشور گفت: سردار باقری گاهی تحلیلهایی ارائه میداد که اگر مردم آنها را میشنیدند، درک عمیقتری نسبت به شرایط پیدا میکردند.
حکمرانی دینی بر پایه واقعیتهاست، نه معجزات دائمی
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی با بیان اینکه اسلام دین واقعگرایی است، نه معجزات دائمی، تأکید کرد: پیامبر اسلام با همه عظمت نزد خداوند، در زندگی با مشکلاتی چون دیگر انسانها روبهرو بود. در قرآن نیز به این موضوع اشاره شده است که پیامبر بیمار میشد، به بازار میرفت و زندگی عادی داشت.
او در ادامه گفت: در دوران جنگ تحمیلی، وقتی مدرسهای در لرستان بمباران شد و کودکان زیادی به شهادت رسیدند، بسیاری میپرسیدند پس خدا کجاست؟ اما باید درک کرد که صبر الهی با صبر انسانی متفاوت است. بعدها دیدیم که صدام به چه سرنوشتی دچار شد، انقلاب اسلامی باقی ماند و امام با شکوهی تاریخی تشییع شد.
صالحی تأکید کرد: تصمیمات در نظام حکمرانی باید بر پایه سه اصل عزت، مصلحت و حکمت اتخاذ شود. نباید نظام حکمرانی را رها کرده و به تقدیرگرایی بسنده کنیم.
ایران و اسلام؛ دو پایهی تمدن جمهوری اسلامی/ باید از طریق اسلام به ایران عظمت ببخشیم
رئیس بنیاد ایرانشناسی در بخش دیگری از سخنانش به اهمیت عقلانیت در مدیریت کشور اشاره کرد و گفت: پس از انقلاب، دو مفهوم بنیادین ایران و اسلام در کانون توجه قرار گرفت. شهید مطهری در کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران به این پیوند اشاره میکند. ما باید از طریق اسلام به ایران عظمت ببخشیم و از طریق ایران جایگاه اسلام را تقویت کنیم. این رابطه باید خدمات متقابل باشد، نه صدمات متقابل.
به شهید باقری به دلیل تحلیل درست ایشان از واقعیت تاختند/ به شهادت قرآن ایرانیان یکتاپرست بودهاند و ملت ما هرگز بتپرست نبوده است
وی حضور شهید باقری در تخت جمشید با لباس غیرنظامی را یکی از مصادیق تحلیلهای درست ایشان از واقعیت دانست و اظهار داشت: چقدر برخیها در این خصوص به ایشان تاختند. اینجا است که نقش عقل بسیار مهم میشود.
این استاد دانشگاه با دفاع از جایگاه تاریخی کوروش بزرگ، گفت: نباید با برخوردهای سیاسی یا بهدلیل پادشاه بودن کوروش، او را طرد کنیم. بسیاری از ملتها برای او احترام قائلاند. کوروش نخستین منشور حقوق بشر را ارائه داده است. اندیشمندانی چون ابوالکلام آزاد و علامه طباطبایی نیز احتمال دادهاند که کوروش همان ذوالقرنین قرآن باشد.
وی افزود: قرآن مجوس (زرتشتیان) را در کنار اهل ایمان و اهل کتاب ذکر میکند. این یعنی ایرانیان نیز یکتاپرست بودهاند و ملت ما هرگز بتپرست نبوده است. این افتخار کمی نیست. چرا از این سرمایه برای عزت خود استفاده نکنیم؟
رئیس بنیاد ایرانشناسی با اشاره به متون باستانی گفت: در کتیبههای کوروش بارها از نام اهورامزدا یاد شده است. او میگوید: من چنین کردم، چون اهورامزدا چنین خواست. اینها گواه یکتاپرستی ایرانیان پیش از اسلام است.
اسلام را ایرانیان تبیین کردند
صالحی در ادامه با اشاره به نقش ایرانیان در گسترش اسلام، گفت: پس از ورود اسلام، این ایرانیان بودند که به تبیین و گسترش آن پرداختند. در ابتدا، اسلام فقط قرآن و احادیث بود و هنوز تفصیل نیافته بود. دانشمندانی چون بخاری، طبری و زمخشری ــ هرچند اهل سنت بودند ــ و علمای بزرگ شیعه، نقش مهمی در توسعه علم دین داشتند.
سوءاستفاده از نام اسلام در تقابل با تاریخ ماست
وی با انتقاد از برخی مواضع طردکننده نسبت به عناصر هویتی ایرانی مانند کوروش و نوروز، گفت: نباید با استفاده نادرست از نام اسلام، تاریخ خود را نفی کنیم. نوروز و کوروش پدیدههایی اجتماعیاند که مردم را گردهم میآورند. اینها عناصر همبستگی ملی هستند، نه تهدید.
گاهی تحلیلهای نادرستی از شرایط داریم/ تصمیم باید بر مبنای تحلیل درست باشد نه تبلیغ
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی با تأکید بر اینکه نباید تصمیمگیریها بر پایه تبلیغات باشد، گفت: تبلیغ لازم است، اما نباید تصمیمگیری ما مبتنی بر تبلیغات باشد؛ بلکه باید بر اساس تحلیلهای درست عمل کنیم که گاهی تحلیلهای نادرستی از شرایط داریم. ما باید همواره خود را برای بدترین سناریوها آماده کنیم، حتی اگر هیچگاه رخ ندهند. نباید بر پایه خوشبینی برنامهریزی کنیم.
نظامیان ما متوجه شده بودند که وقوع حمله قریبالوقوع است اما چرا به پناهگاه نرفتند؟
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی با اشاره به آغاز حملات رژیم صهیونیستی در بامداد جمعه 23 خرداد، تصریح کرد: بهطور مشخص اطلاع دارم که دوستان ما در حوزه نظامی متوجه شده بودند که وقوع حمله قریبالوقوع است. اما چرا به پناهگاه نرفتند؟ چون ما دو نگاه متفاوت داریم: یک نگاه متعلق به صهیونیسم است که از مرگ گریزان است و از آن میترسد. قرآن نیز میفرماید: اگر راست میگویید، آرزوی مرگ کنید. اما آنان هرگز مرگ را نمیخواهند و همواره در تلاش برای گریز از آناند.
وی در ادامه گفت: درست است که مدرسه شهادت، مدرسهای است که اسلام را حفظ کرده است اما این به معنای قرار دادن خود در معرض خطر بدون محاسبه و برنامه نیست. همه ملاحظات، احتیاطات و پیشبینیها را میکنیم، اما با همه ملاحظات وارد عرصه دفاع میشویم. اگر در آن شرایط شهید هم شویم، افتخار است. نه اینکه او مرگ را پس بزند و ما خود را در برابر مرگ قرار دهیم.
صهیونیسم بهدنبال نجات خود از طریق خشونت و اتکاء به غرب است
صالحی با اشاره به خشونتهای رژیم صهیونیستی، اظهار داشت: نگاه صهیونیستها مبتنی بر کشتار است چون نمیخواهند کشته شوند، بنابراین دست به قتلعام و سلاخی میزند. نگاه کنید در غزه چه میکنند؛ مردم را میکشند و هیچ ارزشی برای انسان قائل نیستند. این ناشی از تعالیم انحرافی ایشان است.
آمریکا و اسرائیل بهدنبال صلح نیستند، بلکه خواهان نظمی تحمیلیاند
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در بخش دیگری از گفتوگو، با تأکید بر اینکه صهیونیسم بینالمللی در حال تجربه یک «احساس خطر وجودی» است، گفت: صهیونیسم میگوید: «پیش از آنکه نابود شوم، باید خودم را نجات دهم.» چون قدرت کافی ندارد، به قدرتهای بزرگ همچون آمریکا و غرب متوسل شده است. باید گفت که صهیونیستها در منطقه ما بهدنبال صلح نیستند.
وی افزود: آمریکا و غرب هم بهدنبال صلح نیستند، چون صلح یعنی آرامش و ثبات. آنها خواهان «نظم» هستند؛ نظمی که در اختیار خودشان باشد. باید تفاوت بین صلح و نظم را درک کنیم. صلح از درون میجوشد، اما نظم میتواند از بیرون تحمیل شود.
صالحی با بیان اینکه اسرائیل بهدنبال آرامش در منطقه نیست، خطاب به کشورهای منطقه تأکید کرد: نگاه کنید در سوریه چه کرد؟ آمریکا و همپیمانانش اگر واقعاً خواهان صلح بودند، از کدام زاویه به آن نزدیک شدند؟ هدف آنها این است که منطقه درگیر باشد تا منابع ما را غارت کنند و بر نظم مسلط خود بیفزایند.
ضربه سنگینی به تأسیسات هستهای ما وارد شد/ برخی اعلام موضعها تأسفبار است
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی ردر بخش دیگری ای سخنان خود با اشاره به حملات صورتگرفته به تأسیسات هستهای کشور از جمله نطنز، فردو، اراک، اصفهان و کرج، گفت: واقعیت این است که ضرباتی که به تأسیسات هستهای ما وارد شد، ضربه سنگینی بود. این را باید بپذیریم. نمیدانم چرا گاهی و براساس چه تحلیلی، موضعگیریهایی میکنیم که نه درست است و نه سودی در آن است.
وی ادامه داد: حتی کوچکترین ضربه در چنین حوزه حساسی میتواند بزرگترین آسیب باشد. نباید این حملات را کوچک بشماریم یا گویی با این موضعگیریها، دشمن را تبرئه کنیم.
صالحی با ابراز تأسف از برخی مواضع سهلانگارانه در برابر این حملات تصریح کرد: ضربه دشمن به تجهیزات بود، و در قدم بعدی ضربه به نیروی انسانی وارد شد. تأسیساتی مانند فردو، نطنز، اراک، اصفهان و کرج هدف قرار گرفتند که ضربات بسیار وسیعی بودند.
وی با تأکید بر اهمیت نیروی انسانی گفت: تجهیزات قابل جایگزینی هستند، اما نیروی انسانی ویژگیهای یگانهای دارد که جایگزینیاش دشوار است. شهید دکتر شهریاری واقعاً قابل جایگزینی نیست. کسی که در اوج هوش، تقوا، مسئولیتپذیری و انساندوستی بود.
برخی شهدای هستهای شاگردان مستقیم من بودند/ از مینوچهر و ذوالفقاری تا طباطبایی
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با اشاره به برخی از شهدای صنعت هستهای اظهار داشت: برخی از این علمای ما شاگردان مستقیم من بودند. مثل مینوچهر، ذوالفقاری و آقای فقهی که شاگرد شهید شهریاری بود. آقای ذوالفقاری را به شوخی نوه خودم صدا میزدم.
او با ذکر نام شهید طباطبایی که حتی تصویری از او در رسانهها موجود نیست، افزود: یک انسان وارسته، مظلوم، دانشمند، که من تعجب کردم چطور او را شناسایی کرده بودند.
دشمن، حتی شوخی ما را جدی میگیرد
در ادامه این گفتوگو، صالحی به نکتهای تأملبرانگیز اشاره کرد: دشمن ما، حتی دروغ ما را جدی میگیرد؛ تبلیغات ما را هم جدی میگیرد؛ حتی شوخی ما را جدی میگیرد. اما ما حرفهای جدی دشمن را شوخی میگیریم. صرف وجود نام فردی در یک سند ممکن است کافی باشد برای ترور.
او افزود: نمونهاش ترور یکی از عزیزان در صومعهسرا بود که با همسر و فرزندش در خانه به شهادت رسید و ۱۵ یا ۱۶ نفر از خانوادهاش هم شهید شدند. دشمن با وقاحت تمام چنین جنایاتی را انجام میدهد و بعد دم از هولوکاست میزند؛ در حالی که خودشان جنایاتی بدتر از هولوکاست انجام میدهند و پدیدآورندگان آن را روسفید کردهاند.
پروتکلهای امنیتی اجرا میشدند؟/ روشهای دشمن مدام تغییر میکند
صالحی در پاسخ به پرسشی درباره کارآمدی پروتکلهای امنیتی برای دانشمندان هستهای، گفت: روشهای دشمن دائماً تغییر میکند. این بار با موشک زدند، یک جا ساختمان را زدند، یک جا طبقهای را هدف گرفتند. قبلا از بمبهای مغناطیسی استفاده میکردند. همیشه شکل حمله متفاوت بوده است.
او در حالی که از یاد شهیدان مینوچهر و ذوالفقاری متأثر بود، اضافه کرد: من واقعاً هنوز با خودم کنار نیامدهام که عزیزانی مانند شهید مینوچهر و ذوالفقاری را از دست دادهایم. شهریاری رفت و من هنوز هستم. اینها مثل بچههای ما هستند. طهرانچی مگر چکاره بود؟ رئیس دانشکده بود و در محیط علمی و دانشجویی. ذوالفقاری که اصلا معاون دانشگاه شهید بهشتی بود. خب اینها را میزنید که چه بشود؟
اطلاعات دانشمندان چگونه درز میکند؟
صالحی در پاسخ به پرسشی درباره احتمال نفوذ یا افشای اطلاعات گفت: به دست آوردن اطلاعات این افراد کار سختی نیست. آنها مقاله مینویسند، مشخصاتشان روشن است، و وابستگیشان به دانشگاه یا سازمان معلوم است.
وی خاطرنشان کرد: اصلا من تعجب کردم وقتی خبر شهادت طباطبایی را شنیدم. گفتم لابد یک طباطبایی دیگر است. طباطبایی را گذاشته بودم روی پروژه باتری اتمی کار کند؛ باتری که الان در آمریکا هم دارد روی آن کار میشود که بر پایه مواد رادیواکتیو طراحی شده و ممکن است ۵۰ سال بدون نیاز به تعویض کار کند.
شهید شهریاری چگونه ذکات علمش را داده بود؟
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی با اشاره به نقش کلیدی شهید شهریاری در غنیسازی ۲۰ درصد بیان کرد: شهید شهریاری، یکی از عوامل اصلی غنیسازی 20 درصد بود که از او خواسته بودم محاسباتی را انجام دهد اما بعد از شهادت او ۲۰ درصد غنیسازی انجام شد. اوایل غنیسازی 20 درصد ایشان را زدند که من نگران شدم که مبادا متوقف شود. رفتم اصفهان، دیدم دانشجویانی که شهید شهریاری از ابتدا با خود همراه کرده بود، 20 نفر را جمع کرده بود و به آنها گفته که همزمان با کار، آموزشهای لازم را هم میدهم و آن دانشجویان گفتند آقای دکتر نگران نباشید، همه آموزشها را به ما داده است. یعنی زکات علمش را داده بود. چنین آدمی بود. ما دو ماه بود غنیسازی 20 درصد را شروع کرده بودیم که شهریاری شهید شد و بعد از یک سال و نیم تا دوسال، این 20 درصد محقق شد.
به نیروی انسانی و تجهیزات ما ضربه وارد شد اما فناوری هستهای از بین نمیرود
صالحی تأکید کرد: اگر دشمن بگوید دانشمندان مؤثری را زدیم، بله. اگر بگوید تجهیزات عمدهای را در سطح وسیعی زدیم، بله. ولی نمیتوانند بگویند فناوری هستهای را از بین بردیم. این حرف گزافی است. بله به نیروی انسانی ما ضربه وارد شد ولی دانش هستهای خیر؛ مثل این است که بگویند فرشبافی در ایران نابود شد. بله هر فرشبافی ویژگی خودش را دارد اما مگر میشود فرشبافی در ایران نابود شود وقتی در بین این جمعیت کثیر نشر پیدا کرده است.
تأکید صالحی بر لزوم پرهیز از مواضع غیررسمی: خروج از NPT در اختیار رهبری است
وی در واکنش به اظهارات برخیها که معتقدند پس از حملات اخیر، دیگر دلیلی برای باقیماندن در توافقهایی چون NPT وجود ندارد، گفت: من همواره مخالف این دیدگاه بودهام که مسائلی مطرح شود که اختیار اجراییاش با ما نیست. رهبر معظم انقلاب فتوایی دادهاند که تولید، انباشت و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی، بهویژه سلاح هستهای، حرام است. ما هم دنبال آن نرفتیم و نباید برویم.
وی افزود: اگرچه برخی در غرب میگویند شما تقیه میکنید، اما حتی در شرایط جنگی هم رهبر انقلاب از این فتوا عدول نکردهاند. این اختیار در دست ایشان است و نه افراد یا شخصیتهای سیاسی. اگر فردی خارج از مسئولیت رسمی چنین مواضعی بگیرد، دشمن از آن بهرهبرداری میکند. سفیر ما در نیویورک بارها مجبور شده توضیح دهد که این موضع نظام نیست. یک جمله اشتباه از یک مسئول حتی ردهپایین، برای دشمن ابزار تبلیغاتی میشود.
هشدار نسبت به تحلیلهای غیرقابل بازگشت
صالحی با هشدار نسبت به ورود افراد ناآشنا به حوزه حساس سیاست خارجی و امنیتی گفت: منظورم فقط سیاسیون نیست؛ تحلیلگران، اصحاب رسانه، و هرکسی که اظهارنظر میکند، باید بداند که نباید تحلیلهایی ارائه دهد که در آینده امکان اصلاح آن نباشد. پلها را پشت سرتان خراب نکنید.
آیا فروپاشی NPT به نفع ماست؟
صالحی از منظر راهبردی به پیامدهای احتمالی خروج ایران از پیمان NPT پرداخت و تأکید کرد: فرض کنیم اقدام ما منجر به فروپاشی رژیم عدم اشاعه شود؛ آیا این اتفاق در بلندمدت به نفع ما خواهد بود؟ اگر همه کشورها از ما فاصله بگیرند، چه پیامدی خواهد داشت؟ برخی معتقدند ایران از زمان ساسانیان تاکنون همواره با تنهایی استراتژیک مواجه بوده است. امروز هم این انزوا را بهوضوح میبینیم.
تنها حامی ما خداوند است
وی در ادامه گفت: اگر بُعد مادی قضیه را هم لحاظ کنیم، تنها خداوند پشتیبان ماست. در دوران دفاع مقدس هم همینگونه بود؛ آن جنگ، جنگ جهانی علیه جمهوری اسلامی بود، نه فقط جنگ صدام. من در آن سالها در وزارت علوم بودم و به نهادهایی مثل یونسکو رفتوآمد داشتم و عمق تنهایی ایران را در محافل بینالمللی لمس میکردم.
ایران ایستاد و ملت حماسه آفرید/ ملت ایران از شعور اجتماعی بالایی برخوردار است
رنجبران با اشاره به جنگ اخیر و مقاومت مردم، گفت که بسیاری معتقدند هر کشور دیگری جای ایران بود، سقوط میکرد. صالحی با تأیید این موضوع افزود: ایران ایستاد. این دلها را چه کسی به هم نزدیک کرد؟ خداوند. قرآن میگوید: اگر تو میخواستی دلها را به هم نزدیک کنی، نمیتوانستی. ما بودیم که این کار را کردیم.
وی با اشاره به مشاهدات میدانیاش گفت: در یکی از شهرهایی که جمعیت معمولیاش حدود ۲۰ هزار نفر است، در این ایام به ۱۰۰ هزار نفر رسید، اما نه نانواییها شلوغ شدند و نه کمبودی پیش آمد. ملت ایران ملت بزرگی است؛ از شعور اجتماعی بالایی برخوردار است. باید به این ملت اعتماد کرد و گمان نبرد که ما بیشتر از مردم میفهمیم.
از سگگردانی تا مسئله حجاب! اولویتها را بشناسیم
صالحی در ادامه با اشاره به فضای پیش از جنگ در کشور گفت: پیش از این حوادث، مسئله اصلی کشور ما چه بود؟ اجرای قانون عفاف و حجاب بود که شهید بزرگوار ما، سردار باقری نقش مهمی در آن داشتند. بعد از آن هم مسئله سگگردانی شد. من نمیگویم نباید قانون وجود داشته باشد، اما تبدیل کردن این مسائل به موضوعات فراگیر ملی، جای تأمل دارد.
با مردم با محبت سخن بگویید، نه با باتوم
رنجبران با یادآوری تأثیر شهید باقری در اجرای درست قانون عفاف و حجاب گفت: ایشان در اواخر عمر خیلی اذیت شدند و خیلی صبوری کردند. یکی از جملات علمی و معروف ایشان این بود که با مردم نمیتوان با باتوم صحبت کرد. صالحی نیز با تأیید این نگاه گفت: سردار سلیمانی هم وقتی میگفت این دختران، دختران من هستند، دقیقاً همین رویکرد را داشت.
به دستور دولت پروتکل را امضا کردم؛ اما رسانه نظام، علیه من مقاله نوشت
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی، با انتقاد از عملکرد برخی رسانهها، خاطرهای از فشارهای رسانهای پس از امضای پروتکل الحاقی در سالهای ابتدایی دهه ۸۰ را روایت کرد و گفت: اگر وزیر امور خارجه مأموریتی به نماینده ایران در آژانس ابلاغ میکند، یعنی تصمیم نظام است.
وی با اشاره به ماجرای امضای پروتکل الحاقی به عنوان نماینده ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی گفت: من واقعاً برای آقای شریعتمداری احترام قائلم، ولی منتقد ایشان هستم. اجازه دهید خاطرهای عرض کنم. زمانی که نماینده ایران در آژانس بودم و مأموریتم به پایان رسیده بود ــ حدود سال ۱۳۸۱ یا ۱۳۸۲ ــ به ایران آمده بودم ولی فرد جایگزین هنوز منصوب نشده بود. در آن مقطع، دولت وقت تصمیم گرفت پروتکل الحاقی را امضا کند. جناب آقای دکتر خرازی، وزیر امور خارجه وقت، به بنده گفتند که با آقای البرادعی بروید و این پروتکل را امضا کنید.
وی افزود: با تردید پرسیدم: آیا مطمئن هستید که من بروم؟ نگران بودم که در داخل مشکل درست نشود. ایشان گفت این تصمیم دولت است. گفتم تا زمانی که کتبی ننویسید و تشریح نکنید، من نمیروم. نهایتاً نامهای نوشتند و من رفتم و پروتکل را امضا کردم.
صالحی با گلایه از عملکرد روزنامه کیهان در آن زمان گفت: در آن دوره، روزنامه کیهان علیه من هرچه خواست نوشت و ما را به هرچه خواست متهم کرد. من در دانشگاه و مدارس رفتوآمد داشتم؛ این کار باعث آبروریزی شد. حتی در خانوادهام میپرسیدند آقای صالحی شما چه کردهاید؟
وی ادامه داد: دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، گاهی اصحاب رسانه را دعوت میکرد تا فردی درباره مسائل هستهای صحبت کند. من را دعوت کردند چون در آن زمان، شاید پیشتازترین فرد در موضوع هستهای بودم. آقای دکتر روحانی که دبیر شورای عالی بودند، هنوز اینقدر درگیر نشده بودند. آقای ظریف هم که سفیر ایران در نیویورک بودند، درگیر نبودند.
وعده شریعتمداری هیچگاه عملی نشد
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی گفت: در همان جلسه، آقای شریعتمداری کنار من نشسته بودند. گفتم آقای دکتر، این چه بود که شما درباره من نوشتید؟ آخر مگر میشود من سر خود چنین چیزی را امضا کرده باشم؟ ایشان گفتند اشتباه شده. گفتند آقای صالحی من کتابی مینویسم و آنجا جبران میکنم. اما تا امروز نه آن کتاب را دیدیم، نه جبرانی در کار بود.
وی تأکید کرد: عرض من این است که آیا این صداقت در خبر است؟ آیا این کار، رسانهای است؟ شما نماینده چه کسی هستید؟ نماینده نظام هستید دیگر! وقتی وزیر خارجه مأموریت امضا را میدهد، یعنی شورای عالی امنیت ملی تصمیم گرفته و طبعاً مصوبات این شورا تنها با تأیید مقام معظم رهبری اجرا میشود. پس آیا من به تصمیم شخصی این کار را انجام دادم که چنین مطلبی دربارهام نوشته شد؟
اگر مذاکره نمیکردیم، دشمن حمله نمیکرد؟
رنجبران به موضوع ۱۱۰۰ شهید و تیتر کنایهآمیز روزنامه کیهان در مورد مذاکرات اشاره کرد و پرسید یعنی نتیجه مذاکرات فرزندان این مملکت این است؟ و صالحی پاسخ داد: یعنی اگر ما مذاکره نمیکردیم، دشمن حمله نمیکرد؟ این همان استدلالی است که درباره برجام هم مطرح میشود. میگویند برجام را که شما امضا کردید، ما را تحریم کردند. یعنی اگر برجام نبود، تحریمها نبود؟ این نوع استدلالها جای تأمل دارد.
چندصدایی اگر معنا داشته باشد، مفید است
صالحی گفت: بگذریم؛ عفا الله عما سلف. البته این چندصداییها حسن خودشان را دارند، به شرط آنکه معنا داشته باشند. نه اینکه فردی بهعنوان نماینده رسمی جمهوری اسلامی ایران، پروتکلی را امضا کند و همان زمان، مقالهای علیه او منتشر شود. این برخورد، منطقی نیست.
اگر درست ببینیم نباید مذاکره را با ذلت یکی دانست
وی در ادامه، با تشریح تجربههای خود در روند مذاکرات هستهای، بر لزوم «راهبرد کلان» در کشور و پرهیز از سطحینگری در نگاه به مقوله «مذاکره» تأکید کرد و با اشاره به دوره مسئولیت خود در مذاکرات فنی، از فضاسازیها و اتهامهایی سخن گفت که بر پایه اطلاعات ناقص برخی افراد شکل گرفته بود.
وی توضیح داد: بنده، زمانی که مسئول مذاکرات فنی بودم ـ که البته بسیاری از مسائل را اکنون هم نمیتوانم علنی بگویم ـ موارد متعددی پیش آمد. در یکی از مراحل، برخی دوستان در داخل کشور نگران شدند که گویا من امتیازی را واگذار کردهام. در پاسخ، نامهای خدمت آقا نوشتم. آدمهای مهم. خوشبختانه دفتر آقا آن نامه را به ما داد. آن انسانهای مهم، دوستان خود ما هستند که در این حوزه هیچ تخصصی هم ندارند، اما بر اساس اطلاعات ناقص، اظهار نظرهایی کرده بودند و نامه نوشته بودند.
او افزود: بعد از اجرای برجام، دیدند نه تنها روند متوقف نشد، بلکه از غنیسازی ۲۰ درصد به ۶۰ درصد رسیدیم، فلز اورانیوم تولید کردیم، و ماشینهای پیشرفته IR-۸ و IR-۹ هم راهاندازی شدند.
اگر زیرساختها نابود شده بود که بلافاصله امکان بازگشت نداشتیم
صالحی با اشاره به قانون مجلس در الزام به ازسرگیری فعالیتهای هستهای گفت: اگر واقعاً زیرساختها نابود شده بودند، چطور ممکن بود طبق قانون مجلس بلافاصله غنیسازی ۶۰ درصد، تولید فلز اورانیوم و راهاندازی ماشینها آغاز شود؟ اینها نشان میدهد که ما مسیر را درست رفتیم.
درباره برخی فضاسازیها حرفی نزدم؛ اما وجدان بود
صالحی در واکنش به یادآوری سخنانش در صحن مجلس که با ممانعت برخی نمایندگان همراه شده بود، گفت: میگفتند پروژه هستهای مرده و فاتحهاش خوانده شده. اما اگر اینطور بود، مگر قانون میتوانست بگوید بلافاصله این کارها انجام شود؟ من به رویشان نیاوردم، ولی وجدان که هست.
وی با بیان اینکه همچنان معتقد است راه وجود دارد، افزود: پیشتر هم راههایی وجود داشت که مکتوب کردم و برای برخی دوستان فرستادم. متأسفانه رویم نشد برای مقام معظم رهبری ارسال کنم و برای وزارت خارجه فرستادم.
مذاکره، ابزار حل اختلاف است؛ نه نشانه ضعف
وی در تبیین مفهوم مذاکره گفت: مذاکره بهمعنای حل مسئله از طریق گفتوگو است. در مذاکره «داد» و «ستاند» وجود دارد. اگر میزان آنچه میدهید و میگیرید برابر باشد، مذاکره برد-برد است. برخی میگویند باید مذاکره کنیم و فقط بگیریم؛ این منطقی نیست. شما پنج شش سال مذاکره کردید، تحریمها بیشتر شد. الان هم راه هست، اما مذاکره ذاتاً نباید تقبیح شود. مذاکره باید با عزت، حکمت، درایت و هوشمندی باشد. چه کسی گفته باید با ذلت مذاکره کرد؟
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی در ادامه گفت: اکنون نیز راه وجود دارد و مذاکره بهخودیخود نباید تقبیح شود. اینکه ما به دشمن اعتماد نکنیم، درست است؛ هیچکس نگفته باید به دشمن اعتماد کرد. اکنون شما بهعنوان متخصص فنی بفرمایید ما چه چیزی را دادهایم و چه چیزی را گرفتهایم؟ اکنون که از دست رفت؛ همه زحماتی که کشیده شد، رفت. اما زمانی که نرفته بود، ما چه چیز را داده بودیم؟
دستیابی به علم و فناوری، حق مسلم همه ملتهاست
صالحی با انتقاد از نبود نگاه راهبردی گفت: ما باید Grand Strategy یا راهبرد کلان داشته باشیم. در حوزه فناوری هستهای، هدف این بود که به آستانه صنعت هستهای برسیم. این، حق ملت ایران است. دستیابی به علم و فناوری، حق مسلم همه ملتهاست.
آقا فرمودند سمت سلاح نرو، اما در حوزه انرژی هستهای هر کاری میخواهی بکن
این استاد دانشگاه گفت: بسیاری از کاربردهای پزشکی، وابسته به فناوری هستهای هستند؛ از جمله رادیوایزوتوپها، تصویربرداری PET، اشعه گاما و اسکنهای پزشکی. بسیاری از بیماران حتی نمیدانند این فناوریها به انرژی هستهای وابستهاند. سازمان انرژی اتمی کشور ما اینها را تولید میکند.
صالحی با افتخار از خدماتش در حوزه فناوری هستهای یاد کرد و گفت: من خوشحالم که بذر فناوری هستهای را در کشور پاشیدم و پای آن ایستادم تا زمانی که مردم بگویند نمیخواهیم.
او تأکید کرد: آقا فرمودند که سمت سلاح نرو، اما در حوزه انرژی هستهای هر کاری میخواهی بکن؛ ما هم دقیقاً همان راه را رفتیم.
هدف دشمن، نظام جمهوری اسلامی است، نه فناوری هستهای
صالحی با اشاره به ابعاد اصلی مواجهه دشمن با جمهوری اسلامی ایران تصریح کرد: بحث دشمن، هستهای نیست؛ همه گفتهاند که هدف اصلی، خود نظام جمهوری اسلامی ایران است.
وی با اشاره به بازتاب جهانی تحولات منطقه بهویژه پس از جنگ غزه افزود: در شبکههایی مانند تیکتاک، جایگاه ایران در افکار عمومی دنیا بسیار بالا رفته است. هرچند افکار عمومی بهتنهایی کارگشا نیست، اما وجدان عمومی جهان امروز علیه اسرائیل بسیج شده است؛ از اسپانیا و هلند تا لندن، مردم علیه رژیم صهیونیستی به خیابانها آمدهاند و شعار میدهند.
بیداری وجدان جهانی، نشانه افول مشروعیت اسرائیل
صالحی گفت: رژیم صهیونیستی با وجود این اعتراضات جهانی، همچنان به کشتار ادامه میدهد. این نشان میدهد که جهان امروز متوجه شده با چه هیولایی طرف است. حتی کشورهای حاشیه خلیج فارس نیز دیگر فریب پروژههایی مثل "پیمان ابراهیم" را نمیخورند.
وی تأکید کرد: این درک جهانی از مظلومیت ایران بسیار ارزشمند است. هرچند در عرصه نظامی، به تنهایی کارساز نیست، اما بیداری وجدان جهانی، سرمایه بزرگی است.
اسرائیل در مسیر سقوط؛ آمریکا در حال بازنگری
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی درباره وضعیت رژیم صهیونیستی بعد از جنگ ۷ اکتبر گفت: اسرائیل بهدنبال طراحی نقشهای جدید برای خاورمیانه است، اما واقعیت این است که هرچه بیشتر دست و پا میزند، بیشتر در باتلاق فرو میرود.
او با اشاره به مفهوم "خستگی ماده" در مهندسی، افزود: اسرائیل دیگر برای آمریکا کارایی سابق را ندارد. آمریکا اعتبار سیاسی خود را بهخاطر حمایتهای بیقید و شرط از اسرائیل از دست داده است. حتی وزیر خارجه چین هم به این موضوع اشاره کرده است.
آمریکا دیگر نمیتواند شعار حقوق بشر سر دهد
صالحی ادامه داد: امروز، حتی با وجود این حجم از جنایت، آمریکا بدون هیچ واکنشی به اقدامات اسرائیل نگاه میکند. این رفتار، موجب شده هیچکس دیگر به شعارهای حقوق بشری آمریکا باور نداشته باشد. آمریکا اکنون دارد هزینههای سیاسی، مالی و نظامی سنگینی میپردازد، بدون اینکه منفعتی بهدست آورد.
وی خاطرنشان کرد: اگر آمریکا به این نتیجه برسد که یک دلار هزینهاش برای اسرائیل، کمتر از یک دلار سود دارد، دیگر برایش نمیصرفد. آن وقت، اسرائیل را کنار میگذارد. این واقعیت امروز در حال نمایان شدن است.
رژیم صهیونیستی دیگر "فرشته نجات" نیست، "فرشته مرگ" است
صالحی در ادامه به تحولات سیاسی اخیر اشاره کرد و گفت: بعد از انتخابات آمریکا و شکست ترامپ در دور دوم، نتانیاهو به بایدن تبریک گفت. این موضوع خشم ترامپ را برانگیخت. در واکنش، نتانیاهو تلاش کرد با معرفی ترامپ برای دریافت جایزه صلح نوبل دل او را بهدست آورد، اما نتیجه معکوس داد.
او تأکید کرد: اسرائیل که قبل از ۷ اکتبر خودش را فرشته نجات معرفی میکرد، حالا رسماً به فرشته مرگ تبدیل شده است. حملات شبانهروزی به لبنان و نقض تعهدات آتشبس، بیانگر همین موضوع است. آمریکا و فرانسه متعهد به حمایت از آتشبس بودند، اما سکوت کردهاند
نسبت اسرائیل با مرگ، کشتن است؛ نسبت ما، کشته شدن/ شهادت ابزار قدرتمند ماست
صالحی با اشاره به تفاوت بنیادین نگاه دو طرف به مسئله مرگ اظهار داشت: منظور من از اسرائیل، صهیونیسم بینالملل است. ما به هیچوجه یهودیت را هدف قرار نمیدهیم. اما صهیونیسم نسبتش با مرگ، کشتن است؛ در حالیکه ما مرگ را شهادت میدانیم. شهادت، ابزار قدرتمند ماست. قرآن میفرماید شهید زنده است و نزد خدا روزی میگیرد. این باور فرهنگی، باعث قدرت ماست. غربیها تلاش دارند این ویژگی را از ما بگیرند، چون میدانند چقدر قدرتآفرین است.
وی در پاسخ به پرسشی درباره چرایی مذاکره با دشمنی که قصد نابودی جمهوری اسلامی را دارد، تصریح کرد: ما هیچگاه آغازگر جنگ نیستیم. بلکه سعی میکنیم آن را از خود دور کنیم. سعدی در این باره میگوید: "چو شمشیر پیکار برداشتی، نگهدار پنهان ره آشتی." یعنی آماده باش، اما راه صلح را هم باز بگذار. قرآن هم میفرماید اگر دشمن به صلح تمایل داشت، تو هم تمایل نشان بده؛ البته هوشمندانه، نه سادهلوحانه.
صلح واقعی، پایان رژیم صهیونیستی است
صالحی گفت: صهیونیستها از صلح واقعی فراری هستند، چون آن را پایان خود میدانند. آمریکاییها هم نظم را میخواهند، اما نظمی که خودشان تعریف میکنند و تحمیلی است. ما دنبال نظمی هستیم که از درون منطقه بجوشد و واقعی باشد.
مذاکرات پیشابرجامی؛ دو پیشنهاد کلیدی به دولت آینده
به گزارش سینرژی، در دوران انتقال قدرت میان دولت دوازدهم و سیزدهم، کمیتهای با ریاست علی شمخانی و حضور افرادی چون سید عباس عراقچی و علیاکبر صالحی تشکیل شد تا درباره سرنوشت مذاکرات هستهای تصمیمگیری شود. در آن زمان، علی باقری کنی بهعنوان نماینده دولت منتخب سید ابراهیم رئیسی در جلسات حضور داشت.
صالحی در این خصوص اظهار کرد: به دولت جدید پیشنهاد کردم مذاکراتی که تیم آقای عراقچی انجام داده و نزدیک به سرانجام بود را بپذیرند. این کار دو فایده داشت: اول، رهایی از تحریمها و آغاز مبادلات بانکی و تجاری؛ دوم، ایجاد فرصت برای دولت جدید که در عین پیشبرد مذاکرات، منتقدان پیشین برجام را زیر سوال ببرد و مدعی شود مجبور به ادامه این مسیر شده است.
از بازگشت به مذاکرات تا فرصت از دسترفته
وی افزود: این پیشنهاد با وجود تأیید تلویحی، به مرحله اجرا نرسید. با این حال، عملکرد تیم آقای باقری در ادامه مسیر مذاکرات، مورد تحسین قرار گرفت. او گفت: با وجود اختلاف دیدگاههای سیاسی، انصافاً آقای باقری همان مسیری را ادامه دادند که آقای عراقچی رفته بود.
به گفته صالحی، در آن مقطع قرار بود دکتر امیرعبداللهیان نیز برای امضای نهایی توافق اقدام کند، اما توصیه یکی از مقامات برای گرفتن امتیاز بیشتر باعث پیچیدهتر شدن روند مذاکرات و توقف آن شد.
وضعیت اقتصادی دوران برجام؛ مقایسهای واقعبینانه
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی درباره آثار مثبت برجام تا پیش از خروج آمریکا از توافق در سال ۱۳۹۷ گفت: در آن دوره، شرایط گمرکی، صادرات نفت و ورود شرکتهای خارجی به کشور بهبود چشمگیری داشت. شرکتهای بزرگی مانند توتال وارد ایران شدند و تقاضای کشورهای خارجی برای سرمایهگذاری در ایران به حدی بود که حتی در خیابان ولیعصر ساختمان برای اجاره پیدا نمیکردند.
او تصریح کرد که اگرچه مشکلات بانکی همچنان پابرجا بود، اما نسبت به دورههای دیگر گشایشهایی محسوس دیده میشد.
مخالفتهای داخلی و تأثیر آن بر روند مذاکرات
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی در پاسخ به سوالی درباره تأثیر مخالفتها با برجام، گفت: مخالفتها واقعی و سیاسی بود، نه تاکتیکی. اینگونه نبود که مخالفان فقط برای پر کردن دست مذاکرهکننده اظهار مخالفت کنند؛ بلکه رقابت بر سر قدرت بود.
صالحی به تفاوت فضای سیاسی ایران و ایالات متحده اشاره کرد و گفت: ما خود را پیرو پیامبر اسلام میدانیم و موظف به رعایت اخلاق هستیم. اگر اختلافی هم داریم، باید اخلاقمدارانه باشد. متأسفانه در جریان برخی مخالفتها، اخلاق فراموش شد.
او در واکنش به ادعای ریختن سیمان در قلب راکتور اراک، بیان داشت: خب اگر دروغ بود پس این صنعت هستهای چه بود؟ صنعت هستهای الان نابود شد؛ به برکت مخالفتهای شما نابود شد. اما آن زمان کجا نابود شده بود که اینطور دروغ میگفتید؟! من قسم دروغ خورده بودم؟ زمانی که من سازمان انرژی اتمی را تحویل گرفتم، نسل اول سانتریفیوژهای IR1 داشتیم و داشتند روی نسل دومIR2 کار میکردند. اما هنگام تحویل، IR6، IR8 و IR9 نیز داشتیم، فلز اورانیوم تولید شده بود، غنیسازی ایزوتوپ پایدار آغاز شده بود و پروژه آب سنگین نیز به سرانجام رسیده بود. اگر اینها دروغ است، بفرمایید بررسی شود.
دفاع از عملکرد گذشته؛ از شهریاری تا افتراهای رسانهای
صالحی با اشاره به ارتباط نزدیک خود با شهید شهریاری افزود: بزرگترین افتخار من، معلمی شهید شهریاری بود. همسر شهید میگفت وقتی تماس میگرفتم، او ایستاده با من صحبت میکرد. آیا این انصاف است که به کسانی که به کشور خدمت کردهاند، تهمت زده شود؟
او همچنین از تخریبهایی که علیه برخی نخبگان صورت گرفته انتقاد کرد و گفت: کسانی که از آنها به عنوان "باند نیویورکیها" یاد میشود، خدمات زیادی به کشور کردهاند. چرا پشت چهرههایی که میتوانند از جمهوری اسلامی در عرصه بینالملل دفاع کنند را خالی میکنیم؟
واکنش صالحی به حملات علیه رئیسجمهور جدید
در ادامه این گفتگو به مصاحبه اخیر دکتر مسعود پزشکیان، رئیسجمهور ایران با یک شبکه آمریکایی اشاره شد. صالحی در اینباره گفت: مصاحبه بسیار خوبی بود. حتی اگر ضعفهایی هم داشت، چرا باید توهین شود؟ انسجام ملی با این روشها حاصل نمیشود.
او تأکید کرد: در کشورهای دیگر، رؤسای جمهور سابق پس از پایان مسئولیت، همچنان در عرصههای دیپلماتیک فعالاند. ما نباید سرمایههای انسانی خود را کنار بگذاریم.
احمدینژاد گفت بیآبرویت میکنند؛ اما مانعم نشد
صالحی با اشاره به روند آغاز مذاکرات با آمریکاییها در دولت دهم اظهار داشت: آقای احمدینژاد به من گفتند که با این کار موافق نیست، اما انصافاً دست مرا باز گذاشت و به من گفت: آقای صالحی، وارد این کار شوی، اینها بیآبرویت میکنند و زمین میزنند و گرفتار میشوی. گفتم میدانم و حالا فرض کنیم شکست خوردیم و بیآبرو شدیم؛ برای حل مشکل مملکت است دیگر. یا حل میشود یا نمیشود. اگر موفق شدیم که نتیجهاش روشن است، و اگر شکست خوردیم، نهایتاً میگویند بیعرضه است.
وی تأکید کرد که آقای احمدینژاد شخصاً مانع نشدند، اما دلشان با این کار نبود. به گفته او، مقام معظم رهبری فرموده بودند با رئیسجمهور هماهنگ شود، اما چون رئیسجمهور در جلسات شرکت نمیکرد، ناچار شده بود هماهنگیها را با دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی انجام دهد و در این مسیر نیز با مشکلاتی مواجه شده است.
روایت صالحی از بدعهدی جلیلی/ به جلیلی گفتم با شما رقابتی ندارم؛ شما از فرزندم دو سه سال بزرگتر هستید
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی ادامه داد: آقای جلیلی گمان میکرد که قصد رقابت با او را دارم. به آقای جلیلی صراحتاً گفتم که شما از فرزند اول من دو سه سال بزرگتر هستید. شما مثل فرزند من هستید. من چرا باید با شما رقابت کنم؟ در مذاکرات آلماتی ۱، دم در ایستاده بود. از ایشان خواستیم که به ما کمک کنند تا کار را به سرانجام برسانیم.
صالحی گفت: با همه دشواریها، کار خود را انجام دادم. با استفاده از اختیارات وزیر، این مسیر را پیش بردم؛ بالاخره اگر وزیر اختیار نداشته باشد چند نفر را بفرستد خارج مذاکره کنند که هیچ است.
او افزود: به جلیلی گفتم من که با شما رقابتی ندارم؛ شما دو سه سال از فرزند اول من بزرگتر هستید. آدم که با فرزندش رقابت نمیکند. ایشان گفت: پس من به آلماتی میروم. اگر آمریکاییها راست میگویند بگو خانم شرمن کوتاه بیاید. گفتم: اگر کوتاه بیایند، شما وقتی برگشتی با ما همراهی میکنید؟ گفت: «بله.» گفتیم باشد. این پیام را از طریق عمان به آمریکاییها منتقل کردیم و آنها نیز تا حدی عقبنشینی کردند.
خوشحالی از نتایج آلماتی ۱؛ بیوفایی در بازگشت
صالحی ادامه داد: در آن زمان من در اتریش بودم که شنیدم خانم اشتون و آقای جلیلی از روند مذاکرات ابراز رضایت کردند. برای نخستین بار در آلماتی ۱ گفته شد که «یک گام به جلو برداشتیم» و من واقعاً خوشحال شدم. گفتم به ایران برگردم دیگر مسیر ما باز شده است. وقتی برگشتیم، گفتم الوعده وفا! گفتند: «نه»! آقای جلیلی گفت: «استدلال ما قوی بود و همین باعث عقبنشینی طرف مقابل شد.» گفتم: اگر واقعاً این استدلالها همیشه وجود داشته، چرا تا پیش از آن نتیجهای حاصل نشده بود؟ مگر چه اتفاقی افتاد که ناگهان ورق برگشت؟ بعد از آن، آقای جلیلی به آلماتی ۲ رفتند که یکدفعه ورق برگشت و همهچیز به هم خورد.
پیشنهاد صالحی برای انتشار اسناد مذاکرات عمان
صالحی در پاسخ گفت: حتی نامهنگاریهایی هم انجام شد. آقای احمدینژاد – که انصافاً خدا حفظشان کند – با اینکه مخالف بودند، در حاشیه یکی از نامهها که خیلی محرمانه بود، چیزی نوشته بودند که نشان میداد اینطور بوده است.
او اضافه کرد: من همیشه به آقای دکتر ظریف گفتهام ایکاش این اسناد و مذاکرات محرمانه ما با آمریکا در عمان به صورت کتاب منتشر شود. چون دیگر این مذاکرات محرمانه نیست و چیزی ندارد که باعث نگرانی شود. اسناد پس از ۳۰ سال خاصیت محرمانگی خود را از دست میدهند، اما اگر این پروندهها، نامهنگاریها و حاشیههای آن منتشر شود، ماندگار خواهد بود.
آیادر آغاز فعالیتهای هستهای ایران پنهانکاری صورت گرفت؟
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی در پاسخ به این پرسش که آیا در آغاز فعالیتهای هستهای کشور پنهانکاریهایی صورت گرفت که زمینه سوءاستفاده سازمان منافقین را فراهم کرد، گفت: پاسخ به این سوال پیچیدهتر از آن است که برخی دوستان تصور میکنند. مطابق بند ۳.۱ پادمان قدیم آژانس، کشورهای عضو ملزم نبودند بلافاصله پس از شروع ساخت تأسیسات هستهای، آن را اعلام کنند. تنها زمانی که ۶ ماه به ورود مواد هستهای به آن تأسیسات باقی مانده باشد، باید اعلام میکردند.
وی ادامه داد: بنابراین ساخت نطنز بدون اطلاع آژانس، خلاف تعهدات نبوده است. هرچند میشد زودتر هم اعلام کرد. نطنز در آن زمان تأسیساتی زیرزمینی برای نصب سانتریفیوژ بود و بعدها توسعه یافت. پس از افشاگری سازمان منافقین، این مسئله رسانهای شد.
با تدبیر شخصی تصمیم گرفتم درباره تأسیسات UCFبه البرادعی توضیح دهم
صالحی با اشاره به روابط خود با محمد البرادعی، مدیرکل وقت آژانس، گفت: دو بار آقای البرادعی را به ایران دعوت کردم. یکبار به اصفهان رفتیم و تأسیسات UCF را بازدید کردیم. شخصاً برای او توضیح دادم که ما در حال تبدیل پودر اورانیوم به گاز برای غنیسازی آینده هستیم. این تصمیمی شخصی بود، چون من معتقد بودم اگر نماینده صرفاً اجرا کننده باشد، نیازی به انسان نیست و ربات هم میتواند این نقش را ایفا کند.
وی افزود: حتی در مورد واژه «غنیسازی» چون معادل عربیاش را نمیدانستم، از خود آقای البرادعی پرسیدم. ایشان هم مکثی کرد و در نهایت گفت: شاید معادل عربیاش "تخصیب" باشد. آنجا بود که این واژه را یاد گرفتیم. در سال ۱۳۸۱ یا ۱۳۸۲ سازمان منافقین موضوع نطنز را فاش کردند.
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی بیان داشت: در آن زمان، برای انجام مأموریتی مرتبط با دولت آقای دکتر خاتمی به ایران بازگشته بودم. قصد داشتم موضوعی را با ایشان در میان بگذارم و برای اقداماتی که باید انجام میدادم، کسب اجازه کنم. در مسیر، داخل خودرو بودم و رادیو پیام را روشن کرده بودم که شنیدم البرادعی به خبر سازمان منافقین پاسخ داده که سفیر ایران به بنده گفته و اقدام سرّی نیست. کتبا اعلام نکردند ولی ما خبر داشتیم. این اخبار موجود است.
صالحی خاطرنشان کرد: با این حال، رسانههای غربی این خبر را به حدی برجسته و تکرار کردند که عملاً صدای آقای البرادعی در آن فضا گم شد. با این حال، ما در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و در جلسات شورای حکام، از همان اظهارنظر آقای البرادعی استفاده کردیم، چراکه در فضای داخلی آژانس، چنین مواضعی تأثیرگذارتر و رساتر شنیده میشود. آقای البرادعی مشاوری بریتانیایی داشت که نامش را به خاطر ندارم؛ در یکی از نشستها میگفت چرا این حرف را زدی و گفتی البرادعی خبر داشته؟ این را که میگویی البرادعی مجبور میشود تأیید کند. دیگر این را نگو. که آنجا با او دعوا کردم و گفتم به تو چه مربوط است؟ تو چهکاره هستی؟
ضرورت اعلام رسمی تأسیسات و تجربه نطنز
صالحی تاکید کرد: اگر ما موضوع نطنز را مکتوب اعلام میکردیم، بهتر بود. زیرا امکان سوءاستفاده از بین میرفت. در برجام یا معاهده NPTهیچجا ممنوعیتی برای غنیسازی ذکر نشده است. اگر اعلام میکردیم، ممکن بود طرف مقابل شوکه شود ولی نمیتوانست مانع ما شود.
ماجرای فردو و اقدام پیشدستانه برای اعلام آن
رئیس اسبق سازمان انرژی اتمی با اشاره به بازدید از سایت فردو، گفت: وقتی به ریاست سازمان رسیدم، آقای مهندس آقازاده من را به فردو بردند. این سایت ابتدا در اختیار نیروهای مسلح بود و بعدها با تلاش آقازاده، به سایت هستهای تبدیل شد. از همان ابتدا گفتم بهتر است خودمان اعلام کنیم تا مثل نطنز نشود. با اجازه رئیسجمهور وقت (دکتر احمدینژاد)، تصمیم گرفتم اعلام کنم.
وی خاطرنشان کرد: من به دلیل مشغلههای زیاد، وقتی اجازه را گرفتم، اعلام نکردم و یک هفته گذشت. یکباره به ذهنم آمد که زمان در حال گذر است. فوراً نامهای نوشتم. آن زمان نماینده ما در آژانس، آقای سلطانیه بود. گفتم: آقای سلطانیه، لطفاً این نامه را به آقای البرادعی برسانید. گفت: باشد. نامه را فرستادیم. بعد زنگ زد و گفت: آقای البرادعی دارد به نیویورک میرود، گفتم: چه میگویی؟! حتی اگر با موتورسیکلت هم شده، نامه را به فرودگاه برسان. ایشان واقعاً فرد زرنگی بود؛ رفت و نامه را رساند.
واکنش البرادعی و خنثی شدن سناریوی آمریکا در G7
صالحی با اشاره به روایت البرادعی در کتاب خاطراتش گفت: او در کتاب «زمانه فریب» نوشت که وقتی نامه ایران را دریافت کرد، با خوشحالی به واشنگتن رفت تا نشان دهد ایران خودش اعلام کرده است. اما آمریکاییها عصبانی شدند، چون قرار بود در اجلاس G7 در پیتزبورگ، اوباما این سایت را بهعنوان کشف جدید معرفی کند.
وی تصریح کرد: آمریکا قصد داشت فردو را جایگزین نطنز کند و آن را برگ برنده در مذاکرات معرفی کند، اما اعلام رسمی ما این نقشه را ناکام گذاشت. البرادعی هم در برابر فشار آمریکا ایستاد و گفت بالاخره روشن کنید که ایران باید چگونه عمل کند.
باید خدا را شاکر بود که در چنین شرایطی، فردی مانند پزشکیان در رأس قوه مجریه است
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی، در ارزیابی خود از وضعیت دولت چهاردهم و شخص رئیسجمهور، اظهار داشت: بنده پیشتر نیز کموبیش آشنایی با آقای دکتر پزشکیان داشتم، اما از زمانی که ایشان به ریاستجمهوری رسیدند، چندین بار ــ شاید شش یا هفت مرتبه ــ همراه با دوستان خدمتشان رسیدیم و مشورتهایی انجام دادیم. حقیقتاً باید خدا را شاکر بود که در چنین شرایطی، فردی چون ایشان در رأس قوه مجریه قرار گرفته است؛ انسانی مستغنی که هیچ دلبستگی به دنیا، جاه، مقام، پول یا امکانات ندارد. او واقعاً دنیا را طلاق داده و سراسر شور در عبادت خالق و خدمت به خلق است.
وی افزود: آقای پزشکیان هرگز ریاستجمهوری را برای قدرتنمایی یا منافع شخصی نخواستهاند. ایشان حقیقتاً در پی خدمت به ملت است و این خصوصیات، او را به یکی از میراثهای گرانقدر انقلاب اسلامی تبدیل کرده است.
شایستگی عراقچی؛ از سربازی تا سرداری در وزارت خارجه
صالحی با اشاره به سوابق دکتر عباس عراقچی، وزیر امور خارجه نیز گفت: ایشان نه تنها در دوره وزارت بنده بلکه پیش از آن نیز از خانوادهای شناختهشده و معتمد بوده است. پدر ایشان با پدر بنده در بازار رفاقت داشتند. زمانی که من وزیر خارجه بودم، ایشان را بهعنوان معاون آسیا و اقیانوسیه منصوب کردم و آقای امیرعبداللهیان نیز معاون عربی بودند. بارها گفتهام که هر کسی را ما معاون کردیم، بعدها وزیر شد؛ چون بر پایه شایستگی بود.
وی افزود: به همین دلیل هم زمانی که آقای ظریف آمد، با وجود اینکه از نظر سیاسی با دولت پیشین همفکر نبودند، چون دید افراد بر اساس لیاقت منصوب شدهاند، بسیاری از معاونان ما را حفظ کرد. آقای عراقچی نیز از درون وزارت خارجه رشد کرده و مراحل را بهدرستی طی کرده است؛ از سربازی به سرداری رسیده، باهوش، با درایت و باتجربه است.
تیم مذاکرهکننده فعلی؛ ترکیبی از تجربه و تعهد/ انتخاب آقای عراقچی برای وزارت خارجه کاملاً شایسته بود
صالحی با تحسین تیم فعلی مذاکرهکننده کشور گفت: آقای تختروانچی، فردی فهیم، فرهیخته و توانمند است؛ آقای غریبآبادی نیز باتجربه و متعهد است؛ آقای بقایی هم انسانی شایستهاند. این تیم ترکیبی از نیروهای باتجربه با اشراف کامل بر موضوعات است. ما با آقای عراقچی شوخی هم میکردیم و میگفتیم شما سیدالوزرا هستید. ایشان فردی شنوا، مشورتپذیر و عاقل است. در جلسات با حضور آقای ظریف و سایر اعضا این ویژگیها را بارها مشاهده کردیم. لذا از نظر بنده، انتخاب آقای عراقچی برای وزارت خارجه انتخابی کاملاً شایسته بود.
توصیه صالحی به رئیس جمهور؛ تصمیمگیری در مورد مذاکرات در وزارت خارجه متمرکز شود
رئیس پیشین سازمان انرژی اتمی با اشاره به چالشهای ساختاری در روند مذاکرات، هشدار داد: وقتی وزارت خارجه از ظرفیتهای علمی، حقوقی و سیاسی غنی برخوردار است، و وزیر خارجه خود فردی با دانش و تجربه است، چه ضرورتی دارد که کمیتهای خارج از وزارتخانه برای تصمیمگیری در خصوص مذاکرات تشکیل شود؟
وی افزود: این کمیته میتواند با یک اظهار نظر نابههنگام، کل روند مذاکرات را مختل کند؛ چنانکه در زمان آقای باقری گفته شد مذاکرات به نتیجه رسیده بود اما ناگهان مسیر تغییر کرد. شورای عالی امنیت ملی جایگاه بالادستی دارد، اما تشکیل یک کمیته مستقل که خود را جایگزین فرآیند تصمیمگیری وزارت خارجه کند، منطقی نیست.
درخواست اختیارات ویژه برای تیم مذاکرهکننده
صالحی اظهار داشت: احساس میکنم آقای عراقچی اکنون محتاطتر از گذشته است و نمیخواهد از تمام اختیارات قانونی خود استفاده کند. از آقای دکتر پزشکیان درخواست کردم که اگر امکان دارد، از مقام معظم رهبری اجازهای گرفته شود تا تیم مذاکرهکننده از اختیارات کافی برخوردار شود.
او افزود: چه کسی بهتر از عراقچی، تختروانچی، غریبآبادی یا سایر اعضای این تیم، اروپا و آمریکا را میشناسد؟ آقای عراقچی نهتنها مذاکرهگر، بلکه سفیر بوده و در مذاکرات ۵+۱ نیز سابقه حضور دارد. اگر به او اختیارات کافی داده شود، کار با انسجام و اطمینان بیشتری پیش خواهد رفت.
در شرایط منطقهای باید فرض را بر جنگ گذاشت/ خوشخیالی جایز نیست
وی در پاسخ به پرسشی درباره احتمال وقوع مجدد جنگ، تصریح کرد: ما باید فرض کنیم که فردا ممکن است جنگ شود. خوشخیالی در این شرایط جایز نیست؛ نه در گذشته، نه حال و نه آینده. اصل غافلگیری، اصلی شناختهشده در جنگ است. به امیر ایرانی نیز همین را گفتم.
وی ادامه داد: نیروهای مسلح باید همواره آماده باشند، اما مسئولان سیاسی نباید با سخنان خود راه بازگشت را ببندند یا موضعی اتخاذ کنند که عقبنشینی تلقی شود. بین نظامیها و مسئولان سیاسی تفاوت است؛ کسی از نظامیها نمیپرسد چرا فلان حرف را گفتی یا نگفتی، اما سیاستمداران همواره زیر ذرهبیناند.
وزارت خارجه؛ ویترین جمهوری اسلامی است
صالحی وزارت خارجه را ویترین جمهوری اسلامی توصیف کرد و گفت: به تعبیر رهبر معظم انقلاب، وزارت خارجه نیمی از دولت جمهوری اسلامی است. بنده که توفیق خدمت در این وزارت را داشتهام، از نزدیک میدانم که این وزارتخانه از نیروهای بسیار کارآمد و تحلیلگر برخوردار است.
وی با تأکید بر اهمیت نقش این وزارتخانه افزود: هر بار در جمع کارشناسان این وزارتخانه حضور مییابیم، بهره علمی زیادی حاصل میشود. باید به تحلیلهای آنها توجه شود و اجازه دهند وزارت خارجه کار خود را انجام دهد. اگر به آقای عراقچی اختیارات بیشتری داده شود، اوضاع بسیار روانتر خواهد شد.
ضرورت هوشیاری در برابر بهانهجوییها
صالحی در پایان خاطرنشان کرد: حتی اگر ـ خدای ناکرده ـ حملهای رخ دهد، باید بهگونهای عمل کرده باشیم که در افکار عمومی جهانی، مظلوم و منطقی جلوه کنیم. باید بهانهها را از دشمن گرفت و نگذاریم از رفتار ما بهرهبرداری کنند