ادعای گروسی: نگرانی درباره احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای «بهطور کامل برطرف نشده است»

انتخاب/ مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادعا کرد که نگرانی درباره احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای «بهطور کامل برطرف نشده است».
گروسی میگوید بازرسان این آژانس بر این باور نیستند که ایران مقادیر زیادی از اورانیوم غنیشده خود را در مکانهای مختلف پنهان کرده باشد.
روزنامهٔ آلمانی نویه زوریخه تسایتونگ روز یکشنبه بهنقل از رافائل گروسی نوشت: «اطلاعات موجود در اختیار آژانس نشان میدهد که بیشتر این مواد در تأسیسات شناختهشدهٔ اصفهان و فردو و تا حدودی در نطنز نگهداری میشود».
او ادعا کرد که «مقدار اندکی ممکن است به مکانهای دیگری منتقل شده باشد.» ایران بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالا در اختیار دارد.
گروسی به روزنامهٔ آلمانی همچنین گفت بازرسان آژانس تنها زمانی به این سایتها دسترسی خواهند داشت که ایران در این کار منافعی داشته باشد.
گروسی ادعا کرد نگرانی درباره احتمال دستیابی ایران به سلاح هستهای «بهطور کامل برطرف نشده است».
مدیرکل آژانس بار دیگر از راهحل صلحآمیز برای حل این بحران حمایت کرد و گفت: «نشستن همهٔ طرفها بر سر یک میز، ما را از خطر دور جدیدی از بمبارانها و حملات نجات میدهد.»
متن گفتوگو با وی در ادامه میآید:
دونالد ترامپ این هفته گفت که خاورمیانه در آستانهی «عصر جدیدی از صلح» قرار دارد و در این میان از ایران هم نام برد و گفت که برای مذاکرات جدید با تهران «باز» است. آیا اکنون پنجرهای از فرصتهای بزرگ گشوده شده است؟
رافائل گروسی:
قطعاً شنیدن چنین سخنانی از رئیسجمهور ترامپ بسیار دلگرمکننده بود. فراموش نکنید که او این حرف را در کنست (پارلمان اسرائیل) زد، جایی که به ایران اشاره کرد و گفت به راهحل دیپلماتیک باور دارد — تنها چهار ماه پس از عملیات نظامی مشترک اسرائیل و ایالات متحده علیه ایران. این موضعگیری، پیام بسیار قدرتمندی از سوی رئیسجمهور آمریکا بود. ما نمیتوانیم آنچه اتفاق افتاد را نادیده بگیریم — اینکه خشونت بهکار گرفته شد — اما اگر طرفها دوباره بر سر یک میز بنشینند، از خطر دور جدیدی از بمبارانها و حملات جلوگیری میشود. نگرانی دربارهی گسترش بالقوهی تسلیحات هستهای هنوز کاملاً از میان نرفته است. هنوز این پرسش مطرح است که با حدود ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده تا سطح ۶۰ درصد که ایران همچنان در اختیار دارد، چه خواهد شد.
چقدر احتمال دارد بتوانید این حدود ۴۰۹ کیلوگرم اورانیوم را دوباره شناسایی کنید؟
کاملاً ممکن است. ما میتوانیم حدس بزنیم — در واقع خیلی خوب میدانیم — که این مواد کجا قرار دارند. مسئلهی اصلی این است که آیا به آنها دسترسی خواهیم یافت یا نه. و بعد، سؤال بعدی این است که با آن چه باید کرد؟ آیا ایران میخواهد آن را نگه دارد؟ آیا قصد دارد میزان غنیسازی را پایین بیاورد؟ یا شاید تصمیم بگیرد آن را به خارج از کشور منتقل کند؟ گزینههای متعددی وجود دارد.
آیا این مواد در سراسر کشور پراکنده شدهاند یا در یک مکان هستند؟
ممکن است بخش کوچکی از آن جابهجا شده باشد، اما نه زیاد. بخش عمدهی این اورانیوم، طبق اطلاعات ما، همچنان در تأسیسات هستهای اصفهان و فردو و تا حدی در نطنز قرار دارد. البته این تأسیسات بمباران شدهاند، خسارات سنگینی دیدهاند و بخشهایی از آنها در زیر زمین قرار دارند. برای دسترسی به آنها، همکاری کامل ایران ضروری است — و این فقط زمانی رخ خواهد داد که تهران آن را در راستای منافع ملی خود بداند.
در حال حاضر نشانهی زیادی از همکاری ایران دیده نمیشود. شما در اوایل سپتامبر در قاهره با عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، برای ازسرگیری بازرسیها به توافق رسیدید، اما چند هفته بعد، با بازگشت تحریمها علیه ایران، تهران بهشدت خشمگین شد و اعلام کرد که همکاری با آژانس بیفایده است.
ایران به بازگشت تحریمها واکنش نشان داد، اما به نظر من نه بهصورت کاملاً منفی. مقامهای ایرانی گفتند که هنوز فضای دیپلماسی وجود دارد. ایران همچنین از پیمان منع گسترش سلاحهای هستهای (NPT) خارج نشده است، هرچند پیشتر چنین امکانی را مطرح کرده بود. در عمل، ما هنوز تعدادی بازرسی در ایران انجام میدهیم، اما همکاریها در سطحی نیست که مورد نیاز است.
آیا به بهبود اوضاع امیدوارید؟
این بستگی به شرایط روز دارد؛ گاهی احساس میکنم که به راهحل نزدیک میشویم. دیپلماسی نیازمند صبر و درک متقابل است — و فهمیدن اینکه در کل چه اتفاقی در حال وقوع است. مسئلهی ایران را نمیتوان جدا از بافت کلی منطقه دید. وضعیت امنیتی خاورمیانه بهسرعت در حال تغییر است و چندین کشور درگیر آن هستند.
در نهایت اما، سرنوشت منطقه به دو موضوع گره خورده است: مسئلهی فلسطین و آیندهی ایران.
و سرنوشت اروپا به جنگ اوکراین وابسته است. آژانس شما در آنجا هم درگیر است؛ شما در تلاشید تا آتشبسی پیرامون نیروگاه هستهای زاپوروژیا برقرار کنید، جایی که شش رآکتور تنها با برق ژنراتورهای دیزلی خنک میشوند.
این وضعیت نمیتواند طولانیمدت ادامه یابد. ما اکنون با طولانیترین قطع اتصال شبکه برق روبهرو هستیم — خطوطی که از بیرون نیروگاه را تغذیه میکنند از کار افتادهاند. منطقهی اطراف در کنترل روسیه است و این خطوط باید تعمیر شوند. ما در حال گفتوگو با هر دو طرف، یعنی اوکراینیها و روسها هستیم. این چیزی است که من «دیپلماسی رفتوبرگشتی» مینامم، و امیدوارم این تعمیرات بهزودی آغاز شود.
از زمان آغاز جنگ اوکراین، شما سه بار با ولادیمیر پوتین دیدار کردهاید. وقتی روبهروی او مینشینید، چه احساسی دارید؟
احساس میکنم گفتوگو با او مطلقاً ضروری است.
یعنی از نظر ذهنی جنگ و جنایات را کنار میگذارید؟
من بر مأموریت خود تمرکز میکنم: اینکه چرا اینجا هستم، چرا در این گفتوگو شرکت میکنم، و چرا او اجازهی چنین گفتوگویی را داده است. ما در آژانس موفق شدیم حضور خود را در نیروگاهی که تحت کنترل روسیه است حفظ کنیم — حضوری مستقل که حالا بیش از سه سال ادامه داشته است.
وضعیت آنجا شکننده است.
بله، شکننده است. اما بدون گفتوگو و ارتباط با طرفهای درگیر، آژانس بینالمللی انرژی اتمی یا هر سازمان بینالمللی دیگری ارزشی نخواهد داشت. به نظر من، سازمانهای بینالمللی در سالهای اخیر در ایفای نقش میانجیگری بسیار ضعیف عمل کردهاند. اگر به درگیریهای گوناگون در جهان نگاه کنید — و تعدادشان کم نیست — یک وجه مشترک میان همهشان میبینید: سازمان ملل کاملاً غایب است.
شما اکنون برای سمت دبیرکلی سازمان ملل نامزد شدهاید که سال آینده باید مجدداً تعیین شود. اگر انتخاب شوید، چه چیزی را متفاوت انجام میدهید؟
حلوفصل مناقشهها باید نقش محوری سازمان ملل باشد. این همان ایدهای بود که هنگام تأسیس سازمان وجود داشت، اما با گذر زمان آنقدر کمرنگ شده که تقریباً ناپدید شده است. من هنوز این ایده را در کار خود و در کار دیگران میبینم — در پروندهی ایران، در تعامل چین و ژاپن بر سر نیروگاه فوکوشیما، و در بسیاری از نقاط دیگر که آژانس توانسته نقشی ایفا کند و راهحلهایی بیابد.
فکر میکنید میتوانید همان رویکردتان در آژانس را به سازمان ملل منتقل کنید؟
به باور من، سازمان ملل در جهانی که هر روز بیشتر از هم گسسته میشود، یا باید نقش سازندهی خود در سیاست بینالملل را بازیابد، یا به تدریج به فراموشی سپرده خواهد شد — اتفاقی که عملاً در حال وقوع است. مردم دیگر چندان توجهی به سازمان ملل ندارند، اما همچنان معتقدند که این سازمان میتواند نقشی مهم ایفا کند. حتی کسانی که منتقد آن هستند — از جمله رئیسجمهور آمریکا، ترامپ — چنین میگویند. اگر این فرصت به من داده شود، با کشورهای عضو همکاری خواهم کرد تا سازمان ملل را مؤثرتر کنیم.
آیا برای نامزدی خود از ترامپ هم حمایت میگیرید؟
من به حمایت همه نیاز دارم — از ولادیمیر پوتین، شی جینپینگ، رهبران اروپایی، هند، پاکستان، برزیل، آفریقای جنوبی — همهی این کشورها خواهان موفقیت سازمان ملل هستند.
به اروپا برگردیم. دیمیتری پسکوف، سخنگوی پوتین، نسبت به ارسال موشکهای تاماهاوک به اوکراین هشدار داده و گفته است که این میتواند عواقب بدی داشته باشد. خطر آغاز جنگ هستهای در اروپا چقدر جدی است؟
من احتمال استفادهی مستقیم از سلاح هستهای در این جنگ را بسیار پایین میدانم، هرچند نمیتوان آن را کاملاً منتفی دانست. فدراسیون روسیه هشدارهای مختلفی داده، اما هیچکدام تهدید مستقیم نبودهاند. سطحی از ابهام وجود دارد — و این موضوع در مورد همهی کشورهای دارای سلاح هستهای در پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) هم صدق میکند.
کشورهای ناتو هم با مشکل خود روبهرو هستند؛ مثلاً لهستان دربارهی دستیابی به سلاح هستهای فکر میکند. این امر چه تأثیری بر توازن هستهای در اروپا دارد؟
نکتهی مهمی است. فرسایش رژیم منع گسترش سلاحهای هستهای یکی از بزرگترین خطراتی است که با آن مواجهیم. اگر جهان بهجایی برسد که بهجای ۹ کشور دارای سلاح هستهای، ۱۹ کشور چنین قابلیتی داشته باشند، احتمال وقوع جنگ هستهای بهصورت تصاعدی افزایش مییابد. به همین دلیل، همه باید از اصل عدم اشاعه دفاع کنیم.
این نظام بینقص نیست، اما بسیار بهتر از دنیایی است که در آن کشورهای بیشتری — چه در اروپا، چه در آسیا و چه در خلیج فارس — به توانایی تولید سلاح هستهای دست یابند.