داستان دیوید وتر؛ کسی که کل عمر خود را در حباب پلاستیکی گذراند

گجت نیوز/ امروز میخواهیم به داستان دیوید وتر بپردازیم. کسی که بهخاطر یک مشکل خاص مجبور شد کل عمر خود را درون یک حباب پلاستیکی بگذراند. او حتی نمیتوانست مستقیم چیزی را لمس کند.
ماجرای دیوید وتر باعث حیرت افراد زیادی شده است. او در غرب با نام کودک حبابی شناخته میشود. کسی که بهخاطر مشکل عجیب ایجاد شده هنگام تولد از زندگی عادی محروم شد. دیوید مجبور بود همیشه جهان را از یک مانع پلاستیکی شفاف نگاه کند. اتفاقی که میتواند برای اکثر افراد دیوانهکننده باشد.
دیوید وتر؛ از تصمیم عجیب والدین تا تلاشهای پزشکان
دیوید وتر در سپتامبر ۱۹۷۱ متولد شد. زندگی او از همان ابتدا عادی نبود و مورد توجه پزشکان و دانشمندان قرار گرفت. با وجود این، تا یک دهه پس از مرگ عموم مردم از نام خانوادگی دیوید خبر نداشتند.
تولد غیرطبیعی با اقدامات خاص
در حالت عادی نوزاد باید با زایمان طبیعی متولد شود تا سیستم ایمنی او بهواسطه باکتریها و جرمهای بدن مادر برای دنیای بیرونی آماده گردد. هرچند زایمان طبیعی میتوانست برای دیوید حکم مرگ فوری را داشته باشد. در نتیجه پزشکان سزارین را توصیه کردند.
حتی عمل سزارین نیز بهصورت عادی انجام نشد. محیط عمل بهشکل عجیبی استریل و تمیز شده بود. تمام جرمهای اتاق از بین رفته بودند و پرسنل موظف بودند تجهیزات اضافی را خارج کنند. همچنین اتاقهای مرتبط با مادر دیوید برای سه روز از کف تا سقف تمیز شدند. عصر پیش از زایمان حتی به کسی اجازه داده نشد وارد راهروی منتهی به اتاق عمل گردد.
اعضای تیم پزشکی پیش از زایمان آزمایش شدند تا حامل عوامل بیماریزا نباشند. آنها در طول عمل حتی صحبت هم نمیکردند و صرفا با اشاره سر و چشمک زدن کار را پیش میبردند. برای ۱۵ دقیقه پیش از انجام عمل هیچکس حتی حرکت نکرد تا جرمهای موجود در هوای اتاق بنشینند. همه اینها نشان میدهند که دیوید از یک خانواده فوقالعاده ثروتمند بود.
بیماری ژنتیکی خاص دیوید وتر
از لحظه خارج شدن دیوید وتر از بدن مادر تا قرار دادن او درون یک حباب استریل تنها ۵ ثانیه طول کشید. وسایل مورد نیاز از جمله تجهیزات پزشکی، شیشههای شیر، پوشک و حتی آب مقدس ضدعفونیشده در حباب بودند. دفعه بعدی که دیوید از حباب خود خارج شد ۱۲ سال داشت. دو هفته پس از آن اتفاق او مرد.
کارول آن و دیوید جوزف ویتر جونیور پیشتر صاحب یک فرزند پسر شده بودند. فرزند آنها از یک بیماری ژنتیکی بسیار نادر بهنام نقص ایمنی ترکیبی رنج میبرد. به خاطر همین بیماری نیز در ۷ ماهگی جان خود را از دست داد. پزشکان هشدار داده بودند که بهاحتمال ۵۰ درصد فرزند پسر بعدی نیز دچار همین بیماری خواهد شد؛ اما خانواده وتر به پیشرفت پزشکی امید داشتند.
از هر ۱۰۰ هزار کودک متولد شده تنها یک نفر از نقص ایمنی ترکیبی رنج میبرد. به این معنی که بدن فرد دارای چیزی بهنام سیستم ایمنی نیست. در نتیجه میتوان دیوید وتر را در زمره بدشانس ترین افراد جهان قرار داد. هر مشکل پزشکی کوچکی از سرماخوردگی گرفته تا عفونت ساده یا خوردن غذای اشتباهی میتوانست سبب مرگ کودک شود.
تقریبا تمام کودکان دارای این مشکل پیش از ۲ سالگی جان خود را از دست میدهند. با وجود این، خانواده دیوید بهخاطر دلایل مذهبی نمیتوانستند به سقط فکر کنند. متاسفانه پس از تولد حباب به خانه واقعی دیوید وتر تبدیل شد. دانشمندان گفته بودند تا زمان پیدا شدن درمان قطعی این مشکل راهی جز ماندن در حباب وجود ندارد. پدر و مادر دیوید نیز هر روز اخبار علمی را به امید مشاهده عنوانی دلگرمکننده بررسی میکردند.
زندگی در حباب
همه در ابتدا فکر میکردند که حضور دیوید وتر در حباب پلاستیکی موقت خواهد بود. مخصوصا که دکتر رافائل ویلسون ایده جاهطلبانه پیوند مغز استخوان را برای جایگزین کردن سلولهای بنیادی دیوید با فرد اهدا کننده داده بود. این درمان پیشتر هرگز امتحان نشده بود و بسیار بعید بود. چراکه باید مغز استخوان کاملا یکسان برای عمل پیدا میشد.
مغز استخوان پدر و مادر تنها ۵۰ درصد همخوانی داشتند. امکان استفاده از اقوام و آشنایان نیز وجود نداشت. در نتیجه احتمال پیدا شدن فرد مناسب یک در صدها هزار نفر تخمین زده میشد. دانشمندان فکر میکردند که با یک دستاورد خیرهکننده پزشکی مشکل دیوید وتر حل میشود. هرچند ظاهرا تمام راهها به بنبست میرسید.
با گذشت زمان دیوید وتر از یک بیمار عادی به یک پروژه پزشکی برای دانشمندان مختلف تبدیل شد. هر روز گروهی از افراد به خانه آنها مراجعه میکردند تا او را از نزدیک بررسی کنند. دیوید در ۶ ماهگی شروع به حرکت کرد و از ۸ ماهگی راه رفت. او هوش بالایی داشت و بهنظر میرسید ۲ سال نسبت به سایر کودکان جلوتر باشد. هرچند که در برخی بخشها با مشکلات جدی مواجه بود.
او نمیتوانست ارتباطات اجتماعی کلامی و غیرکلامی را بهخوبی یاد بگیرد. همچنین درک بصری و فضایی او کاملا با یک فرد عادی فرق داشتند. دیوید وتر جهان را مسطح میدید. کودک بیچاره در سن ۵ سالگی فکر میکرد که چیزی پشت سطوح وجود ندارد. او درخت را ترکیبی از یک مستطیل قهوهای و یک بیضی سبز میدید. در نتیجه هنگامی که برای اولینبار شاخه درخت را از نزدیک مشاهده کرد، فوقالعاده هیجانزده شد.
دیوید وتر فهمیده بود که جهان را درک نمیکند. بهعنوان مثال او نمیتوانست متوجه شد که باد یا طوفان چیست.
پایان زندان پلاستیکی دیوید وتر
هرچقدر سن دیوید وتر افزایش یافت، زندگی در حباب سخت و سختتر شد. تلاشهای انجام شده برای ارتباط او با جهان بیرون نیز فقط وضعیت را بدتر کرد. بهعنوان مثال ناسا یک لباس فضانوردی خاص طراحی کرد تا دیوید بتواند با کمک آن به حیات پشت خانه برود. هرچند دیدن محیط بیرون باعث گردید دیوید متوجه عمق فاجعه شود.
دیوید دچار افسردگی شده بود و هر شب کابوس میدید. او فکر میکرد کسی دوست ندارد با یک پسر حبابی تعامل چندانی داشته باشد و واقعیت هم همین بود.
بالاخره در سال ۱۹۸۳ یک راه درمان پیدا شد. دانشمندان اعلام کردند که میتوان با ۵۰ درصد همخوانی مغز استخوان نیز دیوید را نجات داد. خواهر دیوید داوطلب شد تا او بتواند از زندان پلاستیکی نجات پیدا کند. متاسفانه درون مغز استخوان خواهر دیوید نشانههایی از ویروس Epstein Barr وجود داشت.
این ویروس در اکثر افراد دیده میشود و کاملا عادی است. هرچند میتوانست برای بدن دیوید که فاقد سیستم ایمنی بود مرگبار باشد. بدتر از همه اینکه تکنولوژی آن زمان توانایی شناخت چنین ویروسی را در مغز استخوان نداشت.
پس از انجام عمل ویروس در بدن دیوید وتر گسترش یافت و توانست در مدت کوتاهی صدها تومور سرطانی ایجاد کند. همچنین چند روز پس از عمل دیوید حسابی تب کرد و خونریزی روده و بالا آوردن خون شروع شد. اوضاع آنقدر وخیم شد که پزشکان گفتند دیوید باید پس از ۱۲ سال حباب را ترک کند. برای اولینبار پدر و مادر دیوید توانستند او را در آغوش بگیرند. چند ساعت بعد نیز دیوید وتر برای همیشه از زندان پلاستیکی خود راحت شد.
دستاوردهای پزشکی این پرونده
دیوید وتر در طول ۱۲ سال زندگی خود عملا به موش آزمایشگاهی تبدیل شده بود. همین نیز سبب شد که پیشرفتهای شگرفی در بخش پزشکی و سلامت حاصل شود. اول از همه اینکه اثبات شد یک ویروس میتواند سبب ایجاد سرطان شود. دوم اینکه پزشکان توانستند ریشه ژنتیکی بیماری او را پیدا کنند. همین نیز باعث شد بعدها درمانهای جدیدی برای کودکان مبتلا به این بیماری ارائه گردد.
با گذشته سالها از ماجرای دیوید وتر، نظر افراد در رابطه با تصمیم پزشکان و خانواده او یکسان نیست. برخی میگویند که سقط جنین میتوانست جلوی ۱۲ سال رنج کشیدن یک کودک را بگیرد. آن هم کودکی که سالهای آخر را با رنج و عذاب سپری میکرد.