قتل مستانه در باغ

هفت صبح/ متهمی که بعد از قتل مسلحانه به افغانستان گریخته بود، دستگیر شد.
در یکی از روزهای گذشته، صدای تیراندازی از باغی در محدوده ورامین، سکوت اطراف را شکست. دقایقی بعد، مرد جوانی که از ناحیه بدن مورد اصابت گلوله قرار گرفته بود، به بیمارستان منتقل شد، اما شدت جراحات وارده به قدری بود که تلاش پزشکان بینتیجه ماند و او جان خود را از دست داد. با اعلام مرگ این مرد، روند رسیدگی وارد مرحله جنایی شد و پرونده با موضوع قتل تشکیل گردید.
بررسیهای اولیه مأموران پلیس نشان داد که مقتول به همراه چند تن از دوستانش برای تفریح به باغ رفته بود. در جریان این دورهمی، مشاجرهای میان آنها درگرفت که در ادامه به درگیری فیزیکی و در نهایت تیراندازی منجر شد.
در ادامه تحقیقات، هویت فردی به نام سهراب به عنوان مظنون اصلی شناسایی و او بازداشت شد. سهراب در جریان تحقیقات مقدماتی مدعی شد: «در باغ مشغول نوشیدن مشروب بودیم که ناگهان مقتول گفت یکی از شیشهها گم شده است. همین موضوع باعث ایجاد بحث و مشاجره شد. در ادامه او با چوب به سمت من حمله کرد و در حالی که از ترس جانم فرار میکردم، ناچار به شلیک شدم.»
با وجود شواهد و مستندات متعدد، متهم در مراحل بعدی اتهام خود را نپذیرفت. پس از تکمیل تحقیقات مقدماتی، پرونده جهت رسیدگی قضایی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران ارجاع داده شد.در جلسه رسیدگی، متهم بار دیگر اظهارات پیشین خود را انکار کرد و گفت:
«سواد ندارم و تمام اظهاراتی که در مراحل قبل ثبت شده، توسط مأموران نوشته شده است. من آن صحبتها را قبول ندارم.»قاضی خطاب به متهم گفت: «در بازسازی صحنه قتل، خودت پذیرفته بودی که شلیک کردهای. اکنون چطور این موضوع را انکار میکنی؟»
متهم در پاسخ اظهار داشت: «آن زمان تحت فشار بودم.»
در ادامه جلسه، قاضی از متهم پرسید چرا پس از حادثه از کشور خارج شده است. سهراب پاسخ داد: «درگیری ابتدا میان مقتول و شهرام، یکی از دوستانم، آغاز شد. سپس ماجرا به دیگران از جمله من کشیده شد. بعد از آن مطلع شدم که شهرام به پاکستان رفته است.
از ترس، من نیز به افغانستان رفتم. اما وقتی شنیدم که شهرام برگشته، تصور کردم بازگشت من مشکلی ایجاد نمیکند. به همین دلیل به ایران بازگشتم اما بازداشت شدم.» در پایان جلسه، قضات دادگاه با شنیدن اظهارات متهم و دفاعیات وکیل مدافع وی، برای تصمیمگیری نهایی وارد شور شدند.