
نقد و بررسی بازی SpongeBob SquarePants: Titans of the Tide

گیم فا/ SpongeBob SquarePants: Titans of the Tide، یکی از روزهای کاملا عادی باباسفنجی را روایت میکند که طبق انتظار، حتی یک اتفاق عادی نمیتوان در آن یافت. Titans of the Tide شروعی جسورانه و بسیار قدرتمند دارد و در همان دقایق آغازین، سعی میکند طنازی خود را بهنمایش بگذارد.
شوخیها، فضا و ایده داستان Titans of the Tide را میتوان تقریبا همسطح اپیزودهای نسبتا خوب سریال در نظر گرفت. بازی تا حد ممکن از تمامی المانهای روایی بهشیوهای صحیح استفاده کرده است؛ کاتسینها، دیالوگها و المانهای محیطی بازی تا حد قابلقبولی باکیفیت هستند و ایراد خاصی جز طولانی بودن برخی مراودات و گفتوگوها نمیتوان به آن وارد کرد.
از آنجایی که در سریال باباسفنجی نمیتوان نقش بسیار مهم و غیرقابل انکار جلوههای بصری را نادیده گرفت، بهتر است ابتدا گرافیک و کارگردانی هنری Titans of the Tide را بررسی کنیم.
رنگآمیزیها مناسب هستند و میتوان گفت سازندگان در امر انتخاب رنگها و ایجاد کنتراست مناسب وسواس به خرج دادهاند. طراحی شخصیتها نیز بسیار وفادارانه انجام شده است. به عبارتی، اگر انتظار داشتید سازندگان رویکردی جدید پیش بگیرند یا شاهد یک سری طراحیهای کاملاً جدید باشید، ناامید خواهید شد. البته که این را به عنوان یک ایراد مطرح نمیکنیم، اما بازی پتانسیل آن را داشت که چیزهای جدیدی به نمایش بگذارد و کمی از حاشیه امن خود خارج شود.
جلوههای شنیداری Titans of the Tide نیز عملکردی مشابه با جلوههای بصری این عنوان دارند و بهراحتی میتوان رگههای محافظهکاری را در آن مشاهده کرد. موسیقی متن، افکتهای صوتی و صداپیشگیها همگی در یک مسیر بسیار امن و مشخص در جهت بازآفرینی همان حس و حال سریال گام برداشتهاند و چیز جدیدی به دنیای اثر اضافه نمیکنند. پس از حیث جلوههای بصری و صداپیشگی نیز بازی استاندارد بوده و بیش از هر چیز هدفش شبیهسازی همان حس و حال سریال تلویزیونی است.
اگر چشمان خود را ببندید و تنها به صدای Titans of the Tide گوش بدهید، میتوانید یک لوپ را در گیمپلی تشخیص بدهید. به عبارتی، طراحی مرحله بازی از حلقههای بسیار بزرگ، یکسان و متعددی پیروی میکند. زمانی که به سراغ تجربه این بازی یا بازیهای مشابه میرویم، قطعا به دنبال یک طراحی مرحله پرزرق و برق و چالشهای ترکیبی یا پیچیده نیامدهایم، بلکه میخواهیم در دنیایی بیآلایش، رنگارنگ و طنزآمیز غرق شویم و در عین حال کمی هم از مغز خود کار بکشیم.
در طول بازی مکانیکهای متعددی معرفی و وارد جریان گیمپلی میشوند، اما ضمن تلاش برای طراحی و چیدن صحیح چالشها، تجربه گیمپلی بیشتر شبیه به شنیدن صدای چندین ساز نامرتبط و ناکوک است تا یک موسیقی زیبا، خوش ریتم و هماهنگ. به طور خلاصه، گیمپلی Titans of the Tide هیچ ربطی به سایر المانها و دنیای اثر ندارد و نهتنها شرایط و موقعیت برای خلق لحظات بامزه، سرگرمکننده، غافلگیرکننده و کمدی را فراهم نمیکند، بلکه به طور مکرر مزاحم درونمایههای طنز داستان میشود.
بهطور کلی، طراحی مراحل این عنوان تنها به این دلیل که زیادی جدی است، تجربه را دچار مشکل کرده. سوای این مورد نهتنها ایرادات شدیدی در این بخش وجود ندارد، بلکه برخی ویژگیهای خاص و قابل ستایشی مانند روان بودن مکانیکها، لذتبخش است.
چرا بازی بیش از اندازه جدی شده است؟ و چگونه میشود یخ آن را کمی آب کرد؟
اولین و مهمترین اقدامی که میتواند منجر به تزریق حجم زیادی شوخطبعی، هیجان و لحظات غافلگیرکننده شود، بهکارگیری میزان مناسبی از مکانیک شانس است. شانس نقش نمک را در طراحی مراحل ایفا میکند و میزان استفاده از آن کاملا بسته به اینکه بازی شما چقدر جدی است یا میخواهد طنزآمیز باشد، تجربه را به نفع اتمسفر تغییر خواهد داد.
گیمپلی Titans of the Tide بیش از حد بینمک است و چارهای جز تزریق مکانیک شانس در المانهایی همچون مکانیک فضا، مبانی اکشن و قوانین ندارد. بهکارگیری مکانیک شانس، یک اثر جانبی بسیار مهم دیگر نیز دارد. از آنجایی که بخش قابلتوجهی از تجربه ما مبتنی به مهارتی است که از آن استفاده میکنیم، حضور مکانیک شانس موجب فراهم شدن بستری مناسب برای دو فعالیت هیجانانگیز پیشبینی و مدیریت احتمالات میشود.
سوای از تاثیر مستقیم جدیت بیش از اندازه بر گیمپلی، مواردی همچون طولانی بودن بیش از اندازه مراحل و فضاهای اضافی و هرز، موجب شدهاند تا فاصله زیادی میان گیمپلی و روایت وجود داشته باشد؛ این مورد آسیب بزرگی به کمدی درون داستان وارد کرده و و جوکهای داستان را بیمزه کرده است.










