ابتکار عمان چیست؟

هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
محسن صالحیخواه| ایران و آمریکا در روزهای گذشته، به صورت جدی روی خط قرمزهای خود پافشاری کردند و ایستادند. استیو ویتکاف، مذاکرهکننده ارشد آمریکایی در اظهاراتی گفت توافق با ایران برای آنها از جایی شروع میشود که غنیسازی صفر باشد. در این سوی میز، سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه کشورمان نیز به صراحت خط قرمز جمهوری اسلامی را بار دیگر ترسیم کرد و گفت در صورتی که موضع طرف آمریکایی غنیسازی صفر باشد، توافقی وجود نخواهد داشت.
در صورتی که طرف آمریکایی موضعش عدم وجود سلاح هستهای باشد اما توافق میان دو طرف وجود دارد. او همچنین پیش از این نیز گفته بود غنیسازی با توافق یا بدون توافق ادامه پیدا خواهد کرد. به این دلیل میگوییم احتمالاً ابتکارات طرف عمانی باعث ادامه مذاکرات شده است چون که دو طرف با همین خطوط قرمز پای مذاکره غیرمستقیم در رم رفتند. اما خروجی آن تبدیل شد به این اظهارنظر که ابتکارات طرف عمانی در پایتختها بررسی خواهد شد و گفتوگوها نیز احتمالاً ادامه پیدا خواهد کرد.
با توجه به اینکه اختلاف اصلی ایران و آمریکا موضوع غنیسازی است، ابتکارات عمان نیز باید به صورت مستقیم و غیرمستقیم به همین موضوع مربوط باشد؛ ابتکاراتی که با توجه به اهمیت موضوع برای هر دو طرف، میتواند به راهحلی میانه ختم شود یا مسیر جدیدی برای بررسی موارد اختلافی میان جمهوری اسلامی ایران و ایالات متحده آمریکا ترسیم کند؛ در صورتی که مورد تائید دو پایتخت قرار بگیرد.
عمان مذاکرات را به حرکت درآورد
کوروش احمدی، دیپلمات پیشین و تحلیلگر ارشد سیاست خارجی درباره تاثیر ابتکار عمان بر ادامه مذاکرات به هممیهن گفت: «از صحبتهای آقای عراقچی و توئیت آقای بدرالبوسعیدی، وزیر خارجه عمان میتوان اینطور برداشت کرد که مسئله غنیسازی همچنان محل اصلی اختلاف است اما ایده و ابتکاراتی مطرحشده که تحرکی در گفتوگوها به وجود آورده است. ایدههایی که قرار شد در پایتختها مورد بررسی قرار بگیرد و طبیعتاً به اطلاع مقامات ارشد برسد و کسب تکلیف صورت بگیرد. این ایدهها احتمالاً چیزی بوده که دو طرف به این نتیجه رسیدند آنها را در پایتختهای خود بررسی کنند و ببینند که آیا میتوان روی آنها کار کرد یا نه. بر همین اساس هم قرار شد که مذاکرات ادامه پیدا کند و نظرات منفی از سوی دو طرف درگیر مذاکرات شنیده نشد. بنابراین میتوان گفت ابتکارات عمان مثبت بوده است.»
او درباره اینکه ابتکارات عمان ممکن است شامل چه مواردی باشد، اظهار داشت: «از جنبههای مختلفی میتوان این موضوع را مد نظر قرار داد. مثلاً یک موضوع این است که دو طرف بر خط قرمز خود در مورد غنیسازی اصرار جدید دارند. پس این احتمال وجود دارد که بخشی از ابتکارات مربوط به موضوع غنیسازی باشد و طرفین بتوانند یک حد وسط برای مسئله غنیسازی پیدا کنند. مثلاً یک ایده میتواند این باشد که ایران غنیسازی را برای مدتی – مثلاً شش ماه تا یک سال – تعلیق و تاسیسات و توانایی خود را حفظ کند. حفظ تاسیسات غنیسازی در کنار رفع بعضی تحریمها، امتیازی میشود که طرف آمریکایی ارائه میدهد. این ایده میتواند مفید باشد. از یک طرف موقت است و از طرف دیگر زمان و فضایی برای اعتمادسازی به دو طرف میدهد. بالاخره کشورهای عضو انپیتی این حق را دارند که برنامه غنیسازی داشته باشند.»
او ادامه داد: «یک ایده دیگر میتواند این باشد که ایران و آمریکا اعلام کنند نهایت خواستههایشان چیست. اگر آمریکا توقف غنیسازی در ایران را میخواهد، چه چیزی حاضر است در ازای آن بدهد. اگر آمریکا در ازای توقف غنیسازی تحریمهای اولیه و ثانویه ایران را بردارد، پیشنهادی است که ایران میتواند آن را بررسی کند. چون برداشته شدن تحریمهای اولیه و ثانویه گشایش بزرگی برای ایران ایجاد میکند. با توجه به اینکه موضوع غنیسازی در حال حاضر سختترین مسئله میان ایران و آمریکاست، یک ایده دیگر میتواند این باشد مسئله غنیسازی تبدیل به آخرین موضوع مذاکرات شود. یعنی طیف گستردهای از مسائل میان ایران و آمریکا مثل بندهای غروب، راستیآزمایی، بازرسیها، اختلافات ایران و آژانس در مذاکرات بررسی شود و توافق بر آنها صورت بگیرد، سپس دو طرف به موضوع غنیسازی بپردازند.»
احمدی ادامه داد: «توافق موقت هم میتواند یک ایده دیگر باشد که فضا را تا حدی تلطیف کند. مثلاً بر اساس این توافق موقت، ایران غنیسازی ۶۰ درصد را متوقف کند یا میزان ذخایر ۶۰ درصد خود را کاهش دهد. یا ذخایر ۲۰ درصد خود را کاهش دهد و غنیسازی را در این سطح متوقف کند. در ازای آن نیز آمریکا امتیازاتی بدهد، داراییهای ایران را آزاد کند یا بخشی از تحریمها را بردارد. این توافق موقت نیز به دو طرف فرصت کار برای یکدیگر را میدهد که بتوانند اعتمادی حداقل به وجود بیاورند. در این صورت، مذاکرات شکست نخورده است. اعلام شکستی صورت نمیگیرد.»
دیپلمات پیشین ایران در نیویورک، درباره ابعاد دیگر این پیشنهادات گفت: «یک ابتکار یا ایده میتواند این باشد که دو طرف به صورت قدم به قدم پیش بروند. یعنی ایران غنیسازی ۶۰ درصد را متوقف کند و یک امتیاز طرف مقابل بدهد، در قدم بعدی غنیسازی ۲۰ درصد مورد بحث قرار بگیرد و همین مسیر ادامه پیدا کند. این قدمها اگر موفقیتآمیز بود و جو مساعدی ایجاد کرد، در نهایت دو طرف بروند سر موضوع غنیسازی که سختترین موضوع و مسئله اصلی است. تصور من این است که امکان دارد ابتکارات عمانیها حول این محورها باشد.»
امکان مانور روی سطح و حجم غنیسازی
نصرتالله تاجیک، سفیر پیشین و تحلیلگر ارشد سیاست خارجی نیز در تحلیل شرایط مذاکرات ایران و آمریکا به هممیهن گفت: «با توجه به آتشی که اسرائیلیها از یکی دو روز قبل از مذاکرات ریختند و شرایطی که دور چهارم گفتوگوها برگزار شد، به نظرم دور پنجم نسبتاً خوب تمام شد. احتمال میدهم که عمانیها یک یا چند فرمول برای حل مسائل ارائه کردند که در حال حاضر در پایتختها مشغول بررسی آن هستند. در این شرایط به نظرم دو طرف تا حدی وارد جزئیات شدند. در دور بعدی مذاکرات نظرات دو طرف مطرح میشود تا ببینیم خروجی آن به چه صورت خواهد شد.»
او ادامه داد: «ایران در حال حاضر دو مهره در دست دارد؛ سطح و حجم غنیسازی. در حال حاضر ایران دانش بومی هستهای را دارد و میتواند روی سطح و حجم از خود انعطاف نشان دهد. البته با توجه به اینکه موضوع هستهای برای جمهوری اسلامی ایران به دلایلی مانند سرمایهگذاری و تلاشها برای بومیسازی دانش تا اقدامات و مخالفتهای اسرائیل و ترور دانشمندان هستهای به یک مقوله هویتی تبدیل شده است؛ با توجه به این مسئله، ایران تمایل دارد قدرت مانور خود را روی حجم غنیسازی به کار بگیرد.
البته به عقیده من خیلی مشکلی نیست که ایران بخواهد سطح غنیسازی خود را برای مدتی کاهش دهد. چون با حجم ذخایری که در حال حاضر وجود دارد، میتوان برخی نیازهای غیرنظامی مانند سوخت هستهای، پزشکی و کشاورزی را برطرف کرد. بنابراین کاهش سطح غنیسازی را میتوان به عددی مورد توافق دو طرف محدود کرد. اما به همان دلیل هویتی که گفتم، ایران نمیتواند غنیسازی خود را صفر کند. روشهایی مثل مهروموم ذخایر از سوی آژانس نیز وجود دارد و دستورالعملهای آن موجود است. بنابراین ایران که دانش را به دست آورده، میتواند مدتی سطح غنیسازی را کاهش دهد تا مراحل بعدی برسد.»
تاجیک ادامه داد: «به هر فرمولی که برسیم، باز در مذاکرات باید به صورت ریز مورد بررسی دو طرف قرار بگیرد. ایران در مقابل اقدامات خود، طلب رفع تحریمها را دارد. کدام تحریمها باید رفع شود؟ اولویتها با کدام است؟ تمام اینها در رفتوآمدها میان دو طرف به دست میآید. وقتی ایران امتیاز بزرگ میدهد، امتیاز بزرگ هم میخواهد. پس دو طرف به چانهزنی میپردازند تا به یک تعادلی برسیم. آمریکاییها حرف متناقض زیاد میزنند و برخلاف ایران شفاف نیستند. به همین دلیل مسیر پرپیچوخم است.
در مجموع بدبین نیستم اما ترامپ در حال حاضر سیاست فشار از پایین و چانهزنی از بالا را در پیش گرفته است. از یک سو سعی میکند با افکار عمومی ایرانیان بازی کند و امیدواری بدهد، از سوی دیگر NPT، برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ که ادامه برنامه هستهای ایران را تضمین میکند، نادیده میگیرد. انتظارات و صحبتهایی را مطرح میکند که عملی نیستند. اما در نهایت، کار دیپلماتها این است که روی گسلها و اختلافات میان دو طرف پل بزنند.»