پیامهای سیاسی مقابله تندروها با یک کنسرت

آرمان امروز/متن پیش رو در آرمان امروز منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
قرار بود روز جمعه، ۱۴ شهریورماه، همایون شجریان ساعت ۱۰ صبح در میدان آزادی تهران کنسرتی رایگان برگزار کند؛ اقدامی که در ظاهر یک حرکت فرهنگی برای ایجاد نشاط اجتماعی و تغییر حالوهوای مردم به شمار میرود. حتی برخی گمانهزنیها حاکی از آن است که این اجرا میتوانست آغازگر سلسله برنامههایی باشد که طی آن هر هفته یا هر روز خوانندگان دیگری نیز روی صحنه بروند. با وجود ماهیت فرهنگی این رویداد، واکنشهای سیاسی و رسانهای متعددی پیرامون آن شکل گرفته که آن را به عرصهای چالشی در فضای عمومی کشور تبدیل کرده است. گروههای مختلف سیاسی، از تندروها گرفته تا اصلاحطلبان، به این موضوع ورود کرده و کنشها و واکنشهای متفاوتی نشان دادهاند. این وضعیت نشان میدهد که حتی یک اقدام فرهنگی نیز میتواند به میدان منازعه سیاسی بدل شود.
انتقادات و واکنشهای مختلف، این رویداد را فراتر از یک کنسرت عادی قرار داده است. برای نمونه، احمد رواقی روانبخش در اظهاراتی، نسبت به برگزاری این کنسرت موضعگیری کرده است. از سوی دیگر، حمید ابوطالبی، در تحلیلی آن را «کودتای میدانی برای ترویج بیحجابی» خوانده است. در مقابل، شخصیتهایی همچون آذر منصوری، دبیرکل حزب اتحاد ملت، در شبکههای اجتماعی از برگزاری این کنسرت حمایت کرده و آن را نشانهای از تغییر فضای فرهنگی دانستهاند. رسانههایی چون فرارو نیز به بازتاب حواشی این رویداد پرداختهاند. این مجموعه واکنشها نشان میدهد که فضای سیاسی کشور به گونهای است که حتی یک اقدام فرهنگی نیز به نماد منازعات زیربنایی سیاسی بدل میشود. از نگاه ناظران، این رخداد پیامهای سیاسی متعددی برای جامعه دارد؛ نخست اینکه سطح صبر و مدارا در عرصه عمومی پایین است و دوم آنکه از هر موضوعی، چه فرهنگی، چه اقتصادی و چه اجتماعی، بستری برای رویارویی سیاسی ساخته میشود.
تحلیلگران این وضعیت را نشانهای از ناسازگاری پایدار در عرصه سیاست داخلی میدانند؛ جریانات مختلف به جای وفاق، از هر رخداد اجتماعی برای تعمیق مرزبندیها و ایجاد چالش بهره میگیرند. این در حالی است که ماهیت چنین رویدادی میتواند صرفاً در جهت ارتقای نشاط اجتماعی و بهبود حالوهوای مردم باشد، بیآنکه به نزاعهای سیاسی پیوند بخورد.
به باور برخی صاحبنظران، تمرکز بر کارکرد فرهنگی اینگونه اقدامات و پرهیز از تبدیل آن به میدان رقابت سیاسی میتواند پیام مثبتتری برای جامعه به همراه داشته باشد. تجربه نشان داده است که کنشهای سیاسی مشابه در حوزههای مختلف اعم از فرهنگ، اقتصاد یا سیاست، بازتابهایی مشابه دارند؛ مسئلهای که نیازمند بازنگری در شیوه مواجهه جریانهای سیاسی با پدیدههای اجتماعی است.
احمد زیدآبادی در یادداشتی با عنوان «کنسرت همایون و پارادوکس همیشگی» به تناقض دیرینه در جامعه و سیاست ایران اشاره کرده است. او معتقد است که حکومتها معمولاً زمانی به اصلاح رفتارهای خود تن میدهند که گروهی از مردم امیدشان به تغییر واقعی را از دست داده و در پی جایگزینی باشند. همین نیروها نیز به محض مشاهده کوچکترین نشانهای از تغییر، با آن مقابله میکنند و در نتیجه مسیر اصلاحات مسالمتآمیز بسته میشود.
به گفته او، در جامعه وضعیتی شکل گرفته که وقتی مردم خواستار اصلاح میشوند، حکومت در برابرشان میایستد و هنگامی که حکومت نشانهای از تغییر نشان میدهد، همان مردم یا گروههای ناامید، تغییر را نمیپذیرند. این چرخه را میتوان در ماجرای کنسرت رایگان همایون شجریان در میدان آزادی به روشنی مشاهده کرد. صدور مجوز چنین برنامهای به نظر زیدآبادی میتوانست نشانهای از تغییر رفتار گذشته باشد، اما بلافاصله با مخالفت کسانی روبهرو شد که دیگر امیدی به اصلاح ندارند و تنها چشم به جایگزینی دوختهاند. او تاکید کرده است که همایون شجریان نباید از فشارها و هجمهها متأثر شود، زیرا اجرای او میتوانست لحظات شادی و امید را برای هزاران نفر به ارمغان بیاورد.
در سوی دیگر ماجرا، همایون شجریان در اطلاعیهای لغو این کنسرت را تأیید کرد. او نوشت که همانطور که پیشبینی میکرد، موانعی بر سر راه ورود تجهیزات وجود داشته و امکان مدیریت جمعیت میلیونی برای برگزاری این اجرا فراهم نشده است. به گفته شجریان، جلسات و بررسیهایی که در روزهای اخیر انجام شد، میبایست پیش از موافقت اولیه مسئولان صورت میگرفت. او با اشاره به اینکه «این آرزو محال بود»، از تمام کسانی که برای تحقق این برنامه تلاش کردند تشکر کرد و برای آنان آرزوی روزهای خوش نمود.
شجریان سخنان خود را با بیتی از حافظ به پایان رساند؛ بیتی که بر امید و دوستی تأکید داشت، هرچند در نهایت، این بار نیز ثمرهای از آن حاصل نشد.