سرمقاله همشهری/ آقا یحیی

همشهری/ «آقا یحیی» عنوان یادداشت روز در روزنامه همشهری به قلم علی مهدیان است که میتوانید آن را در ادامه بخوانید:
اتفاقی که یحیی سنوار در رأس حماس محقق کرد، آثاری دارد که بدون شناخت آن آثار، این 2سال جنگ شناخته نمیشود؛ بدون این 2سال جنگ حماس شناخته نمیشود و سنوار یافته نمیشود.
7اکتبر اسرائیل را به ۱۹۴۷ برگرداند؛ یعنی نقطه آغاز اسرائیل. این را بارها از نتانیاهو و دیگر مسئولان اسرائیل شنیدهایم که اسرائیل در حال جنگ است؛ نه برای طرحهای غرب در منطقه، بلکه برای بقا؛ فقط ماندن.
چرا جنگ اسرائیل وجودی است؟ چون 7اکتبر پایههای مشروعیت اسرائیل را مثل دینامیت زیر یک پل بزرگ جهنمی منفجر کرد. اسرائیل جعلی چه پایههایی داشت:
اول اینکه جعل یک دولت ملت نیاز به همراهی افکار عمومی جهان داشت. دروغ هولوکاست اسرائیل را در طرف مظلوم قرار میداد. این، ذهن مردم دنیا را آماده میکرد که غصب فلسطین را تحمل کنند.
2سال صبوری غزه کاری کرد که اسرائیل امروز در طرف ظالم نشسته در ذهن عموم مردم دنیا.
حالا فکر کنید حماس چگونه توانست بهگونهای بجنگد که 2سال، 2میلیون نفر از مردم مظلوم غزه با او همراه باشند و صبر کنند؟ این اتفاقی است که بسیاری از سیاستمداران جهان را انگشت به دهان نگه داشته.
پایه دیگر مشروعیت اسرائیل 2بازوی قدرت افسانهای اوست؛ یکی بازوی امنیتی و دیگری بازوی نظامی.
7 اکتبر هر دو را بیآبرو کرد. اما در این 2سال اینکه اسرائیل نتوانسته اسرا را پیدا و حماس را ریشهکن کند، یک آبروریزی بزرگ است؛ هم برای اسرائیل هم آمریکا. بهنظرتان سرزمینی که مردمش وارداتیاند و با انگیزه امنیت وارد آنجا میشوند، آیا پس از این 2سال میتوانند واردات مردم را ادامه دهند؟
همین امروز پیشنهادهای صلح ترامپ و نتانیاهو یعنی زورشان به حذف حماس نرسید؛ زورشان به یافتن و برگرداندن اسرا نرسید؛ زورشان به تغییر اراده مقاومت نرسید.
پایه دیگر مشروعیت اسرائیل طرحی است که از ۱۹۴۷ تا امروز دنبال میکنند به نام طرح تطبیع یا عادیسازی. مدتی است ایده اسرائیل بزرگ دوباره مطرح میشود و امارات و عربستان را برآشفته کرده. اسرائیل حتی محمودعباس را هم به رسمیت نمیشناسد، رسما قطر را میزند، کل کشورهای عرب منطقه را به فکر پیمانهای تسلیحاتی بین دول اسلامی انداخته، عربستان و پاکستان گام عملی هم برداشتهاند، اینها یعنی کل طرح تطبیع و عادیسازی هوا شده.
یکی دیگر از داشتههای اسرائیل در منطقه، جریانهای اسلامی غربگرا و سازشکار بود. این جریانها رسما بیآبرو شدند؛ نه فقط در ایران بلکه در کل کشورهای اسلامی.
یکی از مهمترین داشتههای اسرائیل لجنههای صهیونیستی داخل آمریکا بود که کاملا پشتیبان اسرائیل بودند و هستند. خیلی جالب است که ترامپ در مصاحبهای رسما اعلام کرد وضعیت اسرائیل در سنای آمریکا هم با گذشته قابل مقایسه نیست. بسیاری از حتی نزدیکان به اسرائیل دچار شک شدند. بسیاری از نخبگان آمریکا به این نقطه رسیدند که هزینه پشتیبانی از اسرائیل به فایدهاش نمیارزد. این اندیشه در حال فراگیری بین مسئولان و نخبگان آمریکاست. این یعنی زدن فلسفه اسرائیل، برای آنکه آمریکا به مرور پشتیبانیاش را از او بردارد.
حماس تمام طرحهای جبهه مقاومت را دچار سرعت کرده و جبهه مقاومت با محوریت ایران تبدیل به یک قدرت نوظهور شده؛ قدرتی که توان برپایی یک تمدن نو براساس تعریف جدیدی از انسان و جهان و تاریخ دارد. این آورده کمی نیست. تقریبا تمام حلقههای مقاومت مشغول رونمایی از قدرت ابزاری و ایمانی خود هستند؛ حتی ایران.
بازیهای کریدور ایمک و ارنج جغرافیای اقتصادی کشورهای منطقه به نفع غرب به هم خورد، چراکه امنیت اصلیترین حلقههای آن رسما به هم خورده است. شمایل سیاسی اقتصادی منطقه کاملا تغییر کرده در نسبتهای بین ایران و روسیه و چین و برخی مجموعههای نوظهور بینالمللی مثل شانگهای و بریکس.
این قدرت حماس فقط در سطح نظامی نیست بلکه سیاسی، رسانهای، امنیتی، دیپلماتیک، فرهنگی و غیرآنهم هست. اساس این قدرت معجزهگون 360درجه کجاست؟ جهاد مداوم براساس ایمان؛ این معجزه نور مقاومت ایمانی است.