نماد آخرین خبر
  1. برگزیده
تحلیل ها

اینترنشنال بوق نیروی خصم است

منبع
ايران
بروزرسانی
اینترنشنال بوق نیروی خصم است

ایران/متن پیش رو در ایران منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

گفت وگو با ماشاء الله شمس الواعظین سردبیر سابق روزنامه جامعه

نقش رسانه‌ها در جنگ‌ اخیر را چطور ارزیابی می‌کنید و اینکه چرا امروز برخی همچون «اینترنشنال» که بنا به اسم‌شان باید رسانه باشند، عملاً به ابزار جنگ روانی تبدیل شده‌اند؟
در روزگار ما، دیگر هیچ جنگی صرفاً با توپ و تانک و موشک پیش نمی‌رود. هر نبردی، علاوه بر سلاح و تجهیزات، به یک رسانه هم نیاز دارد؛ رسانه‌ای که نقش بوق تبلیغاتی را ایفا کرده و افکار عمومی را به سمت دلخواه یک طرف نبرد هدایت کند. این قاعده، در همه جنگ‌ها جاری بوده و هست. اما در جنگ‌های جدید، رسانه‌ها بار اصلی جنگ را بر دوش می‌کشند. از شروع تا پایان و حتی پس از جنگ، رسانه‌ها میدان‌دار اصلی‌اند.
 
در این میان، چرا «اینترنشنال» که فارسی‌زبان است و کارکنان و خبرنگاران آن ایرانی هستند، بازوی رسانه‌ای دشمن اسرائیلی شده است؟
مدتی است که اسرائیل در میدان رسانه کم آورده است. رادیو فارسی‌اش تعطیل شده و صدایش به گوش مخاطب ایرانی نمی‌رسید. با راه‌اندازی «اینترنشنال»، این کمبود برای اسرائیلی‌ها جبران شد؛ رسانه‌ای که قرار بود مدعی دفاع از مردم و حقوق بشر باشد، در عمل، بخشی جدایی‌ناپذیر از ماشین جنگ روانی اسرائیل شد. کافی است به پوشش اخبار فلسطین از سوی این شبکه نگاه کنیم؛ گویی نه کودک فلسطینی وجود دارد و نه ملتی که زیر بمباران و محاصره جان می‌دهد. حالا هم در قبال ایران، چنان روایت می‌کند که انگار اسرائیل همیشه حق به جانب است و فقط جمهوری اسلامی و «سنوار» هستند که مقصرند.
 
پیش از آغاز جنگ تحمیلی اسرائیل نقش این رسانه را چگونه می‌دیدید؟
پیش از آغاز جنگ اخیر اسرائیل علیه ایران، این رسانه تمام توان خود را صرف القای وجود فساد سیستماتیک و نزدیک بودن زمان فروپاشی جمهوری اسلامی کرد. هر روز از قیام قریب‌الوقوع مردم و آلترناتیو آماده می‌گفتند. رضا پهلوی هم میهمان دائمی این برنامه‌ها بود و مدام از برنامه‌های دوره‌ گذار سخن می‌گفت. اما وقتی نتیجه نگرفتند، سراغ موضوع سرزمین ایران رفتند. بنابراین همه اینها مقدمه‌ای بود برای روزی که اسرائیل حمله کند؛ روزی که اسرائیل امیدوار بود مثل ۵ ژوئن ۱۹۶۷، فرماندهی و ساختار دفاعی کشورهای منطقه فرو می‌پاشد. اسرائیل بویژه با اتکا به نیروهای داخلی وابسته به خود، مایل بود این خلأ را بلافاصله پر کند و آماده باشد. مدت‌ها دو رسانه تلویزیون مجاهدین خلق و اینترنشنال، یکدیگر را پوشش داده و وعده وقوع اتفاقات بزرگ در ایران را سر می‌دادند. حتی دعوای شیخ و شاه هم در این میان، بیشتر شبیه یک نمایش ساختگی بود.
 
گزارش‌هایی که اخیراً از اسرائیل منتشر شده، نشان می‌دهد این رژیم پیش از جنگ، محتوای جعلی و دروغین تولید کرد در راستای اینکه فعلاً خبری از جنگ نیست و ترامپ مخالف هر نوع حمله است. جاعل این خبر کیست؟ چه کسی این محتوا را به جامعه ایران منتقل کرد؟
پاسخ روشن است؛ «اینترنشنال.» این شبکه با زبان فارسی صحبت می‌کند، اما برای تحقق اهداف اسرائیل برنامه‌ریزی می‌شود و هدف اسرائیلی‌ها را دنبال می‌کند. تأسف‌بارتر اینکه برخی از فعالان این رسانه حتی ذره‌ای عذاب وجدان ندارند. در حالی که هموطنان و کودکان ما کشته می‌شوند، این رسانه اسرائیل را برنده کامل جنگ دانسته و حمله دشمن به سرزمین مادری را توجیه می‌کند. در روزنامه‌نگاری پروتکلی به نام «روزنامه‌نگاری بحران» هست. در جنگ‌های میهنی، روزنامه‌نگار حق بی‌طرفی ندارد؛ باید کنار دولت مرکزی و نیروهای مسلح کشورش بایستد. خبرنگاران و کارکنان این شبکه اما کنار نیروهای مسلح و دولت مرکزی رژیم اسرائیل ایستاده‌اند، نه ایران. نیروهای مسلحشان هم ارتش اسرائیل بود و کاملاً متحد عمل کردند. یک مجری این شبکه با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل مصاحبه می‌کند و با رئیس‌جمهوری اسرائیل هم گفت‌و‌گو می‌کند. این مجری از نتانیاهو می‌پرسد: «آیا می‌توانید به مردم ایران اطمینان بدهید که گام نهایی را برای سرنگونی برخواهید داشت؟» نتانیاهو رد می‌کند و می‌گوید: «کار ما این نیست، ممکن است نتیجه عمل نظامی ما براندازی حکومت ایران باشد، اما این وظیفه مردم ایران است، نه ما.» ببینید! حتی کانال ۱۲ خود اسرائیل هم چنین سؤالی از نخست‌وزیرش نمی‌پرسد، اما «اینترنشنال» این سؤال را می‌پرسد!
 
اما این شبکه در سال‌های اخیر به دلیل ضعفی که در رسانه‌های داخلی وجود دارد، توانست تاحدی در جامعه داخلی ایران بیننده داشته باشد. به نظر شما، آیا جنگ باعث خواهد شد این مسأله تقلیل یابد؟
«اینترنشنال» از نظر حرفه‌ای بسیار ضعیف است، چون به بوق نیروی خصم تبدیل شده و تصور می‌کند در میان مردم ایران نفوذ دارد. این نفوذ به دلیل مخالفت‌ها و مسائل دیگر بوده، اما در جنگ اخیر، مردم به طرز حیرت‌آوری از این رسانه متنفر شدند. دیگر کسی به «اینترنشنال» توجه نخواهد کرد. من به گردانندگان «اینترنشنال» می‌گویم که این شبکه، به جای اینکه رسانه‌ای آزاد و حتی ضد استبداد باشد، به بوق تبلیغاتی یک رژیم آدم‌کش تبدیل شده و تاریخ هم از این شبکه به همین نام یاد خواهد کرد؛ یعنی بوق یک رژیم آدم‌کش که در یک جنگ میهنی علیه یک ملت وارد عمل شد و این کارنامه سیاه را از خود بر جا گذاشت. این موضوع مرا به یاد وزیر فرهنگ و ارتباطات هیتلر در جنگ جهانی دوم می‌اندازد. آلمان هیتلری هم به چنین رسانه‌ای نیاز داشت و وزیر ارتباطاتش یعنی «گوبلز» در این زمینه فرمان می‌داد. واژه «پروپاگاندا» از همان زمان رواج پیدا کرد. الان «اینترنشنال» با رژیمی همکاری می‌کند که نخست‌وزیرش و وزیر دفاع سابقش جنایتکار جنگی‌اند و تحت تعقیب دادگاه بین‌المللی لاهه قرار دارند. اما یک شبکه فارسی‌زبان در مسیر پیشبرد اهداف این رژیم آدم‌کش و جنایتکار جنگی، اقدام به تولید محتوا می‌کند.

واقعاً از یک رسانه یا شبکه که فارسی زبان هم باشد، در زمان جنگ چه انتظاری می‌رود؟
به عنوان معلم روزنامه‌نگاری می‌گویم: در روزنامه‌نگاری پروتکلی داریم که بر مبنای آن، در دوران جنگ‌های میهنی باید کنار نیروهای مسلح خودمان بایستیم. تولید محتوای ما باید به تقویت روحیه نیروهای مسلح کمک کند. باید با ملت خود در جهت کاهش نگرانی‌های مربوط به دوران جنگ متحد شویم. اینها همه پروتکل‌های حرفه‌ای و تثبیت شده روزنامه‌نگاری است. زیرا رسانه‌ها و خبرنگاران باید تعادل روانی جامعه را حفظ کرده و دل مردم را نسبت به نیروی خارجی خالی نکنند. نباید دشمن را بزرگ‌تر از آنچه هست نشان دهیم و در جامعه خود وحشت‌آفرینی کنیم.
در جنگ، هنگام بروز تلفات، نباید آن را به صورت ناگهانی با افکار عمومی در میان گذاشت، بلکه باید تدریجی این کار را انجام داد تا زمینه تحمل آن برای افکار عمومی فراهم شود. مانند روز اولی که اسرائیل فرماندهان ما را ترور کرد؛ صدا و سیما کار خوبی کرد و خبرها را آرام‌آرام اعلام کرد. این روش برای دوران جنگ مناسب است. اما یک شبکه فارسی‌زبان که مدعی است در جهت منافع ملت ایران گام برمی‌دارد، در زمین دشمن فعالیت می‌کند؛ زمینی که از سوی نهادهای بین‌المللی تحت تعقیب است.

رسانه‌های ما چه باید بکنند تا تأثیرات امثال این رسانه‌ها کم شود؟
به طور کلی هنگام جنگ، باید نگرانی جامعه روزنامه‌نگاری افزایش یابد و به همراه دولت برای کاهش تأثیرگذاری این رسانه اقدام کند؛ مثلاً با راه‌اندازی کانال‌هایی که جاذبه‌های گرافیکی و شکلی «اینترنشنال» را داشته باشد، اما حقیقت‌گو و ملی باشد. همچنین به جای اینکه افکار عمومی در خلأ رسانه‌ای و در جست‌وجوی تنوع و گردش آزاد اطلاعات سرگردان باشد، باید بتواند از رسانه‌های ملی خود، به ویژه در دوران جنگ، مطلع شود. این اتفاق در دو دوره پس از پیروزی انقلاب اسلامی خود را نشان دهد. ۲۳ بهمن ۱۳۵۷ BBC فارسی (آن زمان فقط رادیو بود) اعلام کرد خبرهای مربوط به ایران را از رسانه‌های داخلی گوش دهید. BBC این حرف را زد و اشاره کرد که رسانه‌های داخلی ایران بعد از انقلاب آزاد هستند و خبرهایشان دقیق است. مورد دیگر، بعد از انتشار روزنامه‌های دوم خرداد بود که BBC فارسی همین حرف را تکرار کرد و گفت بسیاری از خبرها را می‌توانید از رسانه‌های داخلی بگیرید، چون آزادی عمل بیشتری دارند و مردم استقبال عجیبی از آنها کردند و توانستند خلأ رسانه‌ای و شکاف بین ملت و دولت را پر کنند. امروز هم ما به چنین وضعیتی نیاز داریم. همچنان در این زمینه ضعیف هستیم و موازنه برقرار نیست، حتی موازنه‌ای که نیروهای مسلح ما در جنگ ۱۲ روزه ایجاد کردند و منجر به این شد که اسرائیل به درخواست آتش‌بس بیفتد و آمریکا و امیر قطر را واسطه کند. ما باید بتوانیم چنین موازنه‌ای را در جنگ رسانه‌ای هم برقرار کنیم و من با همین امید این نکات را مطرح کردم.

🔹"آخرین خبر" در روبیکا
🔹"آخرین خبر" در ایتا
🔹"آخرین خبر" در بله