ردپای واشنگتن در مرزهای شمالی

دنیای اقتصاد/متن پیش رو در دنیای اقتصاد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سالار سیفالدینی| سرانجام توافق صلح میان جمهوری آذربایجان و ارمنستان در کاخ سفید عصر جمعه به وقت واشنگتن به امضا رسید. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، هنگام امضای این توافقنامه در حضور نیکول پاشینیان نخستوزیر ارمنستان، و الهام علیاف رئیسجمهور جمهوری آذربایجان گفت: «این اعلامیه که «مسیر ترامپ برای صلح و رفاه بینالمللی» نامیده میشود، یک منطقه ترانزیتی ویژه است که به آذربایجان اجازه میدهد به خاک خود در نخجوان دسترسی کامل داشته باشد. ارمنستان همچنین در حال ایجاد یک همکاری انحصاری با ایالات متحده برای توسعه این گذرگاه است که میتواند تا ۹۹سال ادامه یابد.» همچنین به ادعای ترامپ این توافق صلح به ۳۵ سال جنگ بین دو کشور پایان میدهد. بعد از امضای این توافق صلح، وزارت خارجه ایران در بیانیهای در خصوص تحولات منطقه قفقاز اعلام کرد که نگران پیامدهای منفی مداخلات خارجی، بهویژه در مجاورت مرزهای مشترک و تاثیر آن بر امنیت و ثبات پایدار منطقه است.
هر چند باید توجه داشت که طبق ماده ۳۴ کنوانسیون وین درباره حقوق معاهدات و براساس اصل عدم الزام کشور ثالث هیچ توافقی نمیتواند حقوق و تعهداتی برای دولت ثالث ایجاد کند. پس مذاکره کشورهای دیگر در مورد مرزهای مشترک، ما را ملزم نمیکند.
اما بازیگری آمریکا در تحولات قفقاز و تلاش برای حل اختلافات بین باکو و ایروان از کجا کلید خورد؟ در این بین یکی از چهرههای اثرگذار و همراه ترامپ، توماس باراک بوده است. درواقع پس از به قدرت رسیدن دونالد ترامپ، نام توماس باراک سفیر آمریکا در ترکیه و فرستاده ویژه در امور سوریه با برخی از مهمترین مسائل ژئوپلیتیک خاورمیانه گره خورده است. تام باراک در اوایل مرداد از یک طرح ابتکاری در خصوص کریدور زنگزور (چند روز پس از دیدار روسای جمهور ارمنستان و آذربایجان در امارات متحده عربی) رونماییکرد تا به گفته خود نقشی فعال برای آمریکا در بهبود روابط دو کشور و خروج مسیرهای مواصلاتی از انسداد ایفا کند. باراک در یک نشست خبری در نیویورک و یک روز پس از دیدار روسای جمهور آذربایجان و ارمنستان در ابوظبی اعلام کرد که آمریکا آماده است کریدور زنگزور (حدود ۳۲ کیلومتر ارتباط بین جمهوری اصلی آذربایجان و نخجوان از طریق استان سیونیک ارمنستان) را تحت اجاره ۱۰۰ساله به «یک شرکت خصوصی آمریکایی» واگذار کند. او مدعی شد هدف از این اقدام، فراهم کردن امکان استفاده مشترک برای هر دو طرف و تسریع در مذاکرات صلح است.
مساله کریدور زنگزور پس از جنگ ۲۰۲۰ در قفقاز جنوبی که منجر به تصرف جمهوری خودمختار قرهباغ کوهستانی و اخراج ارامنه بومی از این منطقه شد، ابعاد جهانی به خود گرفت. اروپا با بیتوجهی کامل به پاکسازی و اخراج هدفمند اقلیت ارمنی - مسیحی توسط حکومتی دیکتاتوری نشان داد که اهداف استراتژیک را به حقوق بشر ترجیح میدهد و میتواند در مواردی که لازم میداند پیرامون حقوق بشر سکوت اختیار کند. طولانی شدن روند صلح نهایی میان باکو - ایروان که با زیادهخواهی و فشار به ارمنستان جهت پذیرش تحمیلی واگذاری ارضی همراه بود، مساله را از ابعاد منطقهای خارج کرده و بازیگران دیگری مانند آمریکا را به صحنه آورده است. تلاشهای ترامپ در خصوص برقراری صلح میان دو کشور با اهداف ژئوپلیتیک بازیگران این حوزه همسو شده است.
در این میان ارمنستان در وضع وخیمتری قرار دارد. ارمنستان از سوی باکو تحت فشار شدید قرار گرفته که در صورت مقاومت ایروان، اقدام نظامی خواهد کرد. از سوی دیگر از طرف ایران برای نزدیک نشدن به ساختارهای غربی و مقاومت در خصوص عدم واگذاری زنگزور تحت فشار است و از سوی روسیه نگران وقوع یک کودتاست. چرخش خود پاشینیان نیز وضعیت را پیچیدهتر کرده است. دولت غربگرای او، خود را از مسکو دور کرده، مشارکت در پیمان امنیت جمعی به رهبری روسیه را معلق کرده و نسبت به عضویت در ناتو اعلام آمادگی کرده است. با این حال، این کشور در عمل منزوی مانده؛ چرا که حمایت غرب عمدتا در حد گفتار باقی مانده، درحالیکه تهدیدهای آذربایجان کاملا واقعیاند. در داخل نیز، پاشینیان با سرکوب مخالفان که «نیروهای طرفدار روسیه» لقب گرفتهاند، کشور را ناپایدارتر کرده است.
در این میان استقرار نیروهای آمریکایی در مرزهای شمالغرب کشور بین ایران و ارمنستان آن حوزه را به یک منطقه فوقامنیتی برای جمهوری اسلامی بدل خواهد کرد؛ به طوری که با وجود گزارشهای معتبر در خصوص حضور نیروهای تکفیری در مرز با آذربایجان (آستارا)، حضور نیروهای آمریکایی در مرز با ارمنستان تحولی جدید در منطقه است. ایران باید بتواند با ابتکار عملهای ژئواکونومیک از این محاصره خارج شده و با وارد کردن طرحهای اقتصادی کلان منطقهای به عرصه اقتدار خود، امنیت فضای جغرافیایی کشور را به منافع بقیه بازیگران گره بزند.